محافل ادبی نهاد کتابخانه های عمومی

در پی منویات و تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم حمایت از گسترش جریان‌های اصیل زبان و ادبیات فارسی در بین مردم، نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با همراهی جمعی از شاعران پیشکسوت و استادان عرصه شعر و ادب، نسبت به تشکیل و راه‌اندازی محافل ادبی در سراسر کشور، با محوریت کتابخانه‌های عمومی استان‌های مختلف و هدایت شاعران و پژوهشگران مطرح هر استان، اقدام کرد.
این اقدام با هدف نهادینه کردن فرهنگ مشارکت عمومی برای انجام فعالیت‌های ادبی در کتابخانه‌ها و تمهید زمینه اعتلای آن، تقویت و راه‌اندازی محفل‌های ادبی در کتابخانه‌های عمومی برای ایجاد انگیزه نسبت به شعر و ادبیات فارسی و همچنین ساماندهی نیروهای متعهد و متخصص ادبی به منظور ایجاد تحول فرهنگی در خدمات کتابخانه‌ها انجام شد.

به مناسبت روز قلم؛

هفتمین برنامه «از تبار قلم» به میزبانی کتابخانه‌های عمومی استان یزد برگزار شد

میزبانی استان یزد از هفتمین ویژه‌‌برنامه ملی «از تبار قلم»

هفتمین ویژه‌برنامه «از تبار قلم» با تجلیل از حسین مسرت، محقق، نویسنده و تاریخ‌پژوه یزدی به میزبانی اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان یزد برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان یزد، هفتمین نشست از سلسله نشست‌های «از تبار قلم» صبح یکشنبه ۲۷ تیرماه به میزبانی اداره کل کتابخانه‌های عمومی یزد و با حضور مجازی نویسندگان، کتابداران، اعضای کتابخانه و اهالی کتاب و قلم از استان‌های سیستان و بلوچستان، کرمان، هرمزگان و یزد، در کتابخانه مرکزی یزد برگزار شد.

در این نشست از تلاش‌های علمی و پژوهشی حسین مسرت، نویسنده و پژوهشگر برجسته یزدی به دلیل خلق آثار ارزشمندی در حوزه یزدشناسی و تاریخ یزد به ویژه کتاب «یزد؛ یادگار تاریخ» تقدیر به عمل آمد.

ضرورت ثبت مکتوب آثار محافل ادبی کتابخانه‌های کشور

امین متولیان، معاون برنامه‌ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد کتابخانه های عمومی کشور به عنوان میهمان ویژه این مراسم با گرامیداشت روز قلم، تصریح کرد: مفتخریم در هفتمین ویژه‌برنامه «از تبار قلم» که به میزبانی استان یزد برگزار می‌شود، از چهار نویسنده ارزشمند استان‌های یزد، کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان تقدیر کنیم و خدمات علمی و پژوهشی این عزیزان را ارج نهیم.

وی با اشاره به تجربه شکل‌گیری موفق انجمن‌های ادبی در استان یزد به خصوص در کتابخانه وزیری، گفت: انجمن ادبی کتابخانه وزیری یزد از ریشه‌دارترین محافل ادبی استان و کشور است که در ادوار مختلف، اثرات فرهنگی و ادبی ماندگاری به جای گذاشته است.

متولیان با تأکید بر لزوم ثبت آثار ادبی تولید شده در محافل ادبی در قالب آثار مکتوب، تصریح کرد: درخواستی که از عزیزان عضو و دست‌اندکار محافل ادبی داریم این است که به سمت تولید اثر مکتوب حرکت کنند، این امر به مانا شدن محافل و آثار فرهنگی ادبی آنان کمک می‌کند.

معاون نهاد کتابخانه‌های عمومی همچنین با ابراز خرسندی از برگزاری برنامه‌های فرهنگی نظیر «از تبار قلم» بیان داشت: امیدواریم برگزاری چنین برنامه‌هایی باعث انس بیشتر مردم با کتاب و کتابخانه‌ها و شناخت هرچه بیشتر اقشار مختلف از اهالی قلم شود.

 

نشست‌هایی چون «از تبار قلم» نسل جدید را به ثمربخشی تلاش‌هایشان امیدوار می‌کند

در بخش دیگری از این مراسم، حسین مسرت، نویسنده و پژوهشگر برجسته یزدی به ایراد سخن پرداخت.

وی با قدردانی از نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور به دلیل برگزاری آیین‌هایی همچون ویژه‌برنامه «از تبار قلم» اظهار داشت: پاسداشت کسانی که در حوزه علم، فرهنگ، علم و ادبی ایران کار کرده‌اند، این باور را به نسل جدید می‌دهد که کوشش‌های آنان به بار خواهد نشست و در صورت استمرار تلاش، در یک‌جایی دیده می‌شوند. جامعه، چشمان بیداری دارد و این چشمان بیدار، کوشش‌های بسیار در حوزه‌های مختلف دانش و آگاهی را رصد می‌کند.

 

کتابخانه مرکزی یزد سبب آبروی استان شده است

وی وضعیت کتاب و کتابخوانی را طی سال‌های اخیر در استان یزد مطلوب ارزیابی کرد و گفت: جا دارد از مدیریت دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی در سطح کشور و همکاران ایشان در استان یزد قدردانی کنم، به خصوص در بحث تکمیل و تجهیز کتابخانه مرکزی که باعث آبروی استان یزد شده است و نویدبخش پیوند هرچه بیشتر اهالی علم و تحقیق با کتابخانه‌هایی است که امکانات مدرن و ارزشمندی را در خود جای داده‌اند.

وی افزود: راه‌اندازی چنین مرکزی باعث شده است بسیاری از اهالی قلم و نویسندگان به اهدای آثار خود به کتابخانه ترغیب شوند و سبب غنای بیشتر منابع کتابخانه‌ها شوند.

مسرت خاطرنشان کرد: بنده از دوران کودکی و نوجوانی به نوشتن متون ادبی علاقه وافری داشتم که این علاقه بعدها در دوران جوانی بنده را به عرصه روزنامه‌نگاری و نگارش مقاله کشاند و این امر سرآغازی شد تا نوشتن را به صورت حرفه‌ای پی بگیرم.

وی به سابقه آشنایی خود با مرحوم مهدی آذریزدی اشاره کرد و گفت: بنده برای نخستین بار در سال ۷۳ ایشان را از نزدیک زیارت کردم و وقتی خود را معرفی کردم باعث تعجب ایشان شد، چراکه آن مرحوم تصور می‌کرد بنده بیش از آنچه در نوشته‌هایم به نظر می‌آید، سن داشته باشم. پس از آن دیدار و با بازگشت ایشان به زادگاهش یزد، ارتباط و دوستی بنده با مرحوم آذریزدی تا زمان فوت ایشان دوام و استمرار داشت.

این نویسنده و یزدپژوه همچنین به تألیفات متعدد خود اشاره کرد و گفت: تاکنون ۷۵ اثر علمی، ادبی و پژوهشی از بنده به چاپ رسیده است و تا پایان سال جاری نیز ۵ اثر دیگر چاپ خواهد شد که شامل جلد سوم کتاب «یزد، یادگار تاریخ»، «پیوسته در تکاپو»، «سفرنامه تاجیکستان»، «تحفه فاتحیه» و «در بوته نقد» است.

مسرت در بخش پایانی سخنان خود خواستار نگاه جامع مسئولان فرهنگی کشور به حوزه کتاب و کتابخوانی شد و خاطرنشان کرد: با توجه به گران‌ شدن کتاب در سال‌های اخیر و اهمیت توسعه و غنای مخازن کتابخانه‌های عمومی، لازم است به شکلی برنامه‌ریزی شود که بودجه خرید کتاب برای کتابخانه‌ها موردتوجه ویژه قرار گیرد، چراکه باوجود توسعه فناوری‌های نوین و رشد فضای مجازی، کتاب جایگاه خود را از دست نداده و در کانون توجه عالمان، اهالی فرهنگ و کتابخوانان است.

 

جهانی است بنشسته در گوشه‌ای!

در ابتدای این ویژه‌برنامه، رقیه دوست فاطمی‌ها، مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان یزد با قدردانی از حضور کتابخوانان، کتابداران، اعضای کتابخانه‌ها و اهالی فرهنگ و قلم در هفتمین برنامه ملی «از تبار قلم» بیان داشت: بنده از سال ۷۴ افتخار آشنایی با استاد حسین مسرت، نویسنده و پژوهشگر برجسته استان را در جریان اجرای نمایشنامه «قند و عسل» اثر مرحوم آذریزدی دارم و در طول این سال‌ها، خاطرات بسیاری از مصاحبت و همنشینی با این استاد فرزانه دارم.

وی افزود: یکی از خاطرات شیرینی که آقای مسرت در این سال‌ها برای بنده رقم زدند، این بود که در سال ۷۵ زمینه دیدار و آشنایی بنده را با استاد مهدی‌آذریزدی فراهم کردند و توفیقی شد به همراه ایشان به دیدار پیر نیک‌اندیش قصه‌های کودک و نوجوان کشور و خالق مجموعه داستان‌های «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» برویم.

دوست فاطمی‌ها تصریح کرد: کمتر یزدی هست که استاد مسرت را نشناسد و کمتر کسی در سایر نقاط کشور وجود دارد که بخواهد در خصوص یزد و یزدی‌ها اطلاعاتی کسب کند و اسم حسین مسرت را نشنیده باشد و به قول مرحوم ایرج افشار، آقای مسرت «جهانی است بنشسته در گوشه‌ای».

عالیه مهرابی، شاعر برجسته استان و دبیر محفل ادبی «شفق» اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان نیز در این برنامه غزلی را به پیشگاه حضرت امیرالمؤمنین، علی(ع) تقدیم کرد.

در پایان بخش نخست هفتمین ویژه‌برنامه «از تبار قلم»، مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان لوح سپاس علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور را به حسین مسرت، نویسنده و پژوهشگر مطرح یزدی تقدیم کرد.

ارتباط زنده با استان‌های سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان و تقدیر از قاسم سیاسر، سیدعلی میرافضلی و پروانه ماندگاری، از نویسندگان برجسته این سه استان، از دیگر برنامه‌های نشست «از تبار قلم» هفتم به میزبانی استان یزد بود.

گفتنی است سلسله نشست‌های «از تبار قلم» به همت نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و به مناسبت «روز قلم» در تیرماه سال جاری در استان‌های مختلف کشور برگزار شد. اهمیت و ارج‌گذاری به نویسندگان و اهالی فرهیخته دانش و نخبگان کشور به عنوان یکی از شاخص‌های اقتدار فرهنگی، از مهم‌ترین اهداف برگزاری این نشست‌ها بوده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۰۰ ، ۰۱:۵۱
دبیر محافل

با تجلیل از مهدی رجبی؛

ویژه برنامه «از تبار قلم» در استان مرکزی برگزار شد

از تبار قلم استان مرکزی - کراپ‌شده

به مناسبت روز قلم و ادبیات کودک و نوجوان، ویژه برنامه «از تبار قلم» با تجلیل از مهدی رجبی در استان مرکزی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان مرکزی، به مناسبت روز قلم و ادبیات کودک و نوجوان ویژه برنامه «از تبار قلم» در استان مرکزی به صورت همزمان و با ارتباط زنده و مستقیم با استان‌های همدان، قم و اصفهان در بستر فضای مجازی برگزار شد.

در این برنامه با حضور مهدی توکلیان، مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور؛ مهدی ثامنی، مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان مرکزی؛ حامد محقق، عضو شورای ادبی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور؛ عباس احمدی، دبیر محفل ادبی ادیب؛ مدیران کل کتابخانه‌های عمومی استان‌های همدان، قم و اصفهان، کتابداران و جمعی از دوستداران فرهنگ و ادبیات، ضمن مرور آثار و زندگی مهدی رجبی از خدمات ارزنده فرهنگی این نویسنده تجلیل شد.

مهدی ثامنی، مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان مرکزی ضمن تبریک روز قلم گفت: در برابر تمامی نویسندگان سرزمینم سر تعظیم فرود می‌آورم و از این مروجان کتابخوانی که با نگارش آثار ارزشمند، مخاطبین را با کتاب آشتی می‌دهند، قدردانی می‌کنم.

وی افزود: محدودیت‌های کرونایی و مشکلاتی نظیر قطعی برق، خللی در روند برگزاری برنامه‌های فرهنگی کتابخانه‌های عمومی ایجاد نکرده و کتابداران استان در بستر فضای مجازی به ترویج کتاب و کتابخوانی می‌پردازند.

ثامنی ادامه داد: با ارزش گذاری برای قلم می‌توانیم آینده خود را بهتر بسازیم و توصیه بنده به همه والدین و کتابداران این است که دست به قلم شده و به نویسندگی مشغول شوند. حتی اگر به اندازه ثبت یک خاطره دست به قلم شویم، باعث ایجاد خلاقیت خواهد شد و با آگاهی بخشی و آموزش کودکان می‌توان نسلی خلاق و کتابخوان تربیت کرد.

مدیرکل کتابخانه‌های عمومی گفت: امیدوارم بتوانیم خدمتگزاران خوبی برای ترویج کتابخوانی باشیم و تا پایان عمرمان، همیشه کتاب حرف اول را در زندگی ما بزند.

عباس احمدی، دبیر محفل ادبی ادیب در این نشست به معرفی آثار مهدی رجبی پرداخت و گفت: مهدی رجبی سال ۱۳۵۹ در شهر خمین متولد شد و دانش‌آموخته کارشناسی سینما و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است. از مهم ترین آثار وی می توان به مجموعه داستان «فراموشان این زمستان»، «معمای دیوانه کله آبی»، «یوناتارا گم شده»، «گریه نکنید مثل ابر باهار»، «خاطرات چوپان چاق»، رمان «لولو شب‌ها گریه می‌کند»، رمان «کنسرو غول»، «کابوس اسب»، رمان «جنایتکار اعتراف می‌کند»، «ساندویچ ساز مو دُم اسبی باف»، رمان «خواهران تاریک»، «اندوه بالابان»، «خرس ماه»، مجموعه پنج جلدی «قصه‌های عجیب برای بچه‌های عجیب‌غریب» و مجموعه رمان فانتزی «بردیا و گولاخ‌ها» اشاره کرد.

احمدی افزود: بعضی از آثار او موفق به کسب جوایزی چون کتاب برگزیده‌ی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان و جایزه‌ ادبی سپیدار شده‌اند. رمان «کنسرو غول» او در سال ۲۰۱۵ در فهرست کتابخانه‌ مونیخ «کلاغ سفید» قرار گرفت.

مهدی رجبی، نویسنده اهل شهر خمین در ادامه این نشست گفت: در حال حاضر بر نگارش آثار کودک و نوجوان متمرکز هستم و با علاقه فراوان برای کودکان کتاب می‌نویسم و امیدوارم بتوانم تجربیات نسل‌های گذشته را به بچه ها منتقل کنم.

رجبی گفت: نفس کتاب خواندن بسیار مهم است و باید تلاش کنیم کتابخوانی کودکان به صورت چندجانبه باشد تا با کسب علوم مختلف بتوانند جهان پیرامون خود را بهتر شناخته و با وظایف خود نسبت به زندگی و ارتباط با جامعه به صورت همه جانبه آشنا شوند.

وی ادامه داد: نسل جدید اهمیت کتاب خواندن و کسب دانش را درک کرده که بسیار امیدبخش است و می‌توان با مدیریت صحیح و کارآمد، کودکان را کتابخوان کرد. می‌توان از ظرفیت فضای مجازی در راستای ترویج کتابخوانی استفاده کرد و الفت و علاقه به کتاب را با فضای مجازی در کودکان ایجاد کرد.

رجبی در پایان خاطرنشان کرد: امیدوارم با اجرای برنامه‌های تعاملی و استفاده از ظرفیت سینما و تلویزیون، روزهای بهتری را در ایام پساکرونا برای کتاب و کتابخوانی شاهد باشیم.

شعرخوانی و سخنرانی عباس احمدی، دبیر محفل ادبی ادیب و پخش کلیپ معرفی آثار مهدی رجبی بخش‌های دیگری از این برنامه بود.

در انتهای برنامه با اهدای لوح سپاس از طرف دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور از مهدی رجبی، نویسنده اهل شهرستان خمین تقدیر شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۰۰ ، ۱۳:۴۶
دبیر محافل

به مناسبت روز قلم؛

ویژه برنامه «از تبار قلم» با تجلیل از میثم موسویان در همدان برگزار شد

از تبار قلم همدان

چهارمین ویژه برنامه «از تبار قلم» با تجلیل از سید میثم موسویان به میزبانی اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان همدان در بستر فضای مجازی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان همدان، چهارمین ویژه برنامه «از تبار قلم» به میزبانی اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان همدان و با حضور مهدی توکلیان، مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور؛ حامد محقق، عضو محفل ادبی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور؛ عاطفه زارعی، مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان همدان برگزار شد.

در این برنامه از سید میثم موسویان نویسنده آثاری چون «معمای بوبی خرگوشه»؛  رمان «چهار پر» ؛ رمان «بی نام پدر»، تقدیری از جشنواره انقلاب ۱۳۹۹ و  برگزیده قلم زرین ۱۴۰۰؛ مجموعه داستان «تفنگم را زمین مگذار» نامزد جایزه جلال آل احمد در بخش مجموعه داستان کوتاه سال ۱۳۹۷؛ رمان با عنوان «میوه‌های رسیده» برنده جایزه رمان سال جشنواره انقلاب جمهوری اسلامی؛ مجموعه داستان «شهید خودم» مجموعه داستان‌ها انقلاب اسلامی در حیطه‌ نوجوان؛ رمان «سفیدی پر کلاغ» نامزد جایزه انقلاب سال ۱۳۹۰؛ رمان نوجوان «اذان بی موقع»؛ رمان «ما هم هستیم» (جنگ ۳۳ روزه لبنان)؛ مجموعه داستان «بخارهای رنگی»؛ رمان نوجوان «ارتش کلاه پوستی ها»؛ «بنام خدا من محمد بروجردی هستم، مصاحبه نمی‌کنم»؛ «پرده داران راز دوست»؛ «بچه‌ها دیرتون نشه»؛ مجموعه داستان کوتاه  با عنوان «آخرین مرد ایستاده» و ... تقدیر به عمل آمد.

کتاب «سفینة الصادقین» مسیر زندگیم را تغییر داد

سید میثم موسویان، نویسنده و برگزیده جایزه ادبی قلم زرین در سال ۱۴۰۰ در این آیین اظهار داشت: در سال ۱۳۶۲ در همدان به دنیا آمدم در این دیار آموختم که بنویسم و آثارم هم اغلب در همدان شکل گرفته و در این شهر روایت می‌شود. تاکنون ۱۸ سال است که در حوزه داستان و رمان فعالیت می‌کنم و حدود ۱۵ اثر از من به چاپ رسیده است.

وی تغییر مسیر زندگی‌اش را آشنایی با کتاب «سفینة الصادقین» اثر آیت الله سیدحسین یعقوبی قائنی دانست و افزود: با این اثر از طریق استاد محمدرضا فریدونی آشنا شدم و خواندن این کتاب مسیر زندگی من را تغییر داد. این کتاب مهم ترین اثر مذهبی است که من خواندم و علاقمند شدم که با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر اهمیت داستان و رمان در این حیطه ورود پیدا کنم.

این نویسنده همدانی با بیان اینکه تمامی آثار خود را تقدیم  روح ملکوتی عارف بزرگ حضرت آیت الله یعقوبی کردم، تصریح کرد: دغدغه من این است که مفاهیم عرفانی که در این کتاب آموختم را در داستان‌ها و رمان‌های خود بگنجانم.

وی  درباره اثر «بی‌نام پدر» که برنده جایزه ادبی قلم زرین شده است، گفت: اگر اثری جایزه دریافت می‌کند به معنای بهتر بودن از کارهای دیگر نیست. گاهی خداوند برای یک کتاب سرنوشتی در نظر گرفته و خواسته و اراده او بر دیده شدن این اثر است.

موسویان با بیان اینکه «بی‌نام پدر» یک اثر منفی‌خوان است، ادامه داد: در این داستان رستم و سهراب امروزی و داستانی از عشق و دلدادگی مجنونی به یک لیلی است.

از تبار قلم فرصتی برای معرفی نویسندگان توانمند گمنام است

عاطفه زارعی، مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان همدان در این آیین اظهار داشت: امروز بسیار خرسندیم که کتابخانه‌های عمومی به عنوان یک نهاد پیشرو در عرصه فرهنگ و ادب ایران اسلامی، گامی دیگر در پاسداشت اهالی علم و ادب برداشته و به بزرگداشت حرمت قلم که سنتی الهی و قرآنی است، پرداخته است. نویسندگان، پاسداران فرهنگ غنی و متعالی هستند که از گذشته‌های دور در کشور اسلامی ما شکل گرفته و امروز بارور گشته و در هر شهر و استانی نمادهای خود را به ظهور و بروز رسانده است. از تبار قلم، فرصتی است که ضمن به جا آوردن یک سنت قرآنی، نویسندگان برتر شهرستان‌ها را که کمتر مجالی برای معرفی آن ها پیدا می‌شود، به ایرانیان و اهالی فرهنگ و هنر این سرزمین بشناساند.

وی افزود: بی شک نویسندگانی که در برنامه فاخر از تبار قلم در سراسر ایران زمین معرفی می‌شوند، ستارگان درخشانی هستند که در کهکشان ادب و هنر این سرزمین و حتی جهان می‌درخشند. ما میراث داران نویسندگانی چون سعدی، بیهقی، فردوسی، حافظ، خیام و... هستیم که جهان در برابر آن ها به احترام می‌ایستد و تردیدی نیست که ما با اتکا به این داشته معنوی سترگ می‌توانیم قله‌های علم و دانش را همچنان یکی پس از دیگری فتح کنیم.

مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان همدان تصریح کرد: کتابخانه‌های عمومی در راستای رسالت فرهنگی و اجتماعی خود به معرفی سرمایه‌های ادبی و فرهنگی کشور می‌پردازد تا ضمن بزرگداشت این افراد، باعث تشویق هنرمندانی شود که در درونشان چشمه جوشان ذوق سر بسته مانده و نیازمند تلنگری است که در آبیاری فرهنگ غنی ایران زمین نقش خود را به خوبی ایفا کند.

وی تأکید کرد: به جرأت می‌توانیم ادعا کنیم که نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با درایت و تدبیر دبیرکل نهاد در شرایط کنونی که بیماری کرونا همه ابعاد زندگی انسان را تحت تأثیر قرار داده، نه تنها منفعل نشده بلکه این تهدید را به فرصتی بدل کرده تا هر کتابخانه عمومی در گوشه و کنار ایران عزیز، به میزبانی برای همه ایرانیان و حتی جهانیان بدل شود. کتابداران کتابخانه‌های عمومی کشور به ویژه استان همدان هرگز از تلاش و تکاپو در هیچ شرایطی برای انجام رسالت فرهنگی خود باز نایستادند و همواره با اتکا به قدرت ذوق، قریحه و خلاقیت نسبت به انجام وظایفشان اقدام کردند.

زارعی گفت: خوشبختانه با طلوع محافل ادبی در نهاد کتابخانه‌های عمومی شاهد پویایی و تلاش بیشتر این مجموعه برای حرکت بخشی بیشتر به جریان فرهنگی و ادبی کشور هستیم و بی شک در آینده‌ای نزدیک از دستاوردهای این اقدام فرهنگی بیش از پیش بهره‌مند خواهیم شد.

وی اظهار داشت: ما امروز مفتخریم که از یک چهره ادبی که آثارش در آسمان بی انتهای فرهنگ و ادب ایران زمین می‌درخشد و برخاسته از سرزمین همدان، که همواره گهواره تمدن، اندیشه و فرهنگ بوده، تقدیر کنیم. سید میثم موسویان از نویسندگان ارزشی، متعهد و با ذوق و قریحه است که آتش درونی خود را به کتاب سپرد تا همه انسان‌ها را در داشته‌های عظیم خود شریک کند.

موسویان نویسنده‌ای متعهد است

حامد محقق، عضو انجمن ادبی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در این آیین گفت: از تبار قلم در ادامه جلساتی است که به منظور ارج نهادن به مقام‌های نویسندگان سراسر کشور از ایام دهه فجر و پیش از آن آغاز شده و تاکنون ادامه دارد.

وی افزود: در ایامی که به عنوان روز قلم و روز ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شده، نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور بر این شد که از نویسندگان بومی قدردانی شود و نام «از تبار قلم» معنا و مفهوم گویایی دارد. این برنامه‌ها از ۱۹ تیر ماه آغاز شده و تا ۲۸ همین ماه نیز ادامه خواهد داشت.

محقق درباره سید میثم موسویان نیز اظهار داشت: موسویان اهتمام ویژه‌ای به همدان دارد به طوری که اتفاقات داستان‌های او در این جغرافیا رخ می‌دهد و نویسنده هراسی برای نشان دادن علاقه‌ به دیار خود ندارد.

وی افزود: نخستین اثر موسویان با نام میوه‌های رسیده به چاپ رسید و مورد توجه قرار گرفت. او روند مثبت و رشد را در آثارش ادامه داد. این نویسنده مانند اکثر نویسندگان همدانی دستی هم در ادبیات کودک و نوجوان دارد که باعث خوشحالی و مباهات است.

از تبار قلم بر گستت بین نسل‌ها فائق می‌آید

مدیرکل روابط عمومی و امور بین‌الملل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در این آیین با بیان اینکه باید به استان همدان به خاطر برگزاری جشنواره «دوست من کتاب» خدا قوت گفت اظهار کرد: این جشنواره از جمله برنامه‌های شاخص نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور بود که به خوبی برگزار شد.

مهدی توکلیان در ادامه ویژه‌برنامه «از تبار قلم» را فرآیندی تأثیرگذار در حوزه امور اجتماعی دانست و افزود: محفل ادبی از قابلیت‌های شاخص کتابخانه‌های عمومی در دوره جدید است که به عنوان باشگاه فرهنگی اجتماعی در کل کشور خدمات ارائه می‌دهد.

وی گفت: با این گونه فعالیت‌ها کتابخانه‌های عمومی از مأموریت‌های معمولی خود مبنی بر امانت کتاب و محلی صرفاً برای مطالعه خارج شدند و اثر گذاری خود در حوزه اجتماعی و فرهنگی را ارتقا بخشیدند.

مدیرکل روابط عمومی و امور بین‌الملل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با بیان اینکه اهالی قلم سربازان و فعالان جبهه توسعه فرهنگی کشور هستند که نقش عمده‌ای در توسعه فرهنگی عادلانه کشور ایفا می‌کنند تصریح کرد: ویژه‌برنامه «از تبار قلم» به دنبال شکوفایی استعدادهای درخشان بوده و خواهان ترویج فرهنگ کتابخوانی بین نسل جوان است.

وی ادامه داد: نهاد کتابخانه‌های عمومی با آگاهی برنامه‌ریزی کرده تا نسل نوجوان و جوان را با طیفی از نویسندگان و اهالی قلم آشنا کند که تاکنون ارتباط آنها توسعه نیافته بود.

توکلیان افزود: این برنامه سبب آشنایی با نویسندگانی می‌شود که می‌توانند در کادرسازی ذهن علاقمندان به نویسندگی و امور پژوهشی موثر واقع شوند.

وی خاطرنشان کرد: با وجود اینکه در دنیای امروزی کاربرد قلم و کاغذ به مانند گذشته نیست، اما باعث نشده نویسندگان و پژوهشگران با این عناصر مهم قطع ارتباط کنند بلکه همچنان با انتشار کتاب‌های دیجیتالی و چاپی در حوزه توسعه فرهنگی حضور دارند.

مدیرکل روابط عمومی و امور بین‌الملل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور گفت: ورود به هزاره جدید باعث نشده که خللی به نویسندگان، پژوهشگران و اهل کتاب پدید آورد و موید این نکته انتشار کتاب‌های الکترونیکی، چاپی و صوتی است.

وی تأکید کرد: موفقیت افراد برجسته و اندیشمند مرهون فعالیت‌های بی‌دریغ نویسندگانی است که با چشمان بیدار و دستان توانمند آثار فاخر تولید و نشر می‌دهند.

توکلیان گفت: «از تبار قلم» به دنبال آن است در استعدادیابی در نسل جدید و پرورش نویسندگانی انقلابی و تولید آثار بدیع برای پاسخگویی به نیازهای جامعه، موثر واقع شود.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۰۰ ، ۱۳:۴۵
دبیر محافل

طی مراسمی صورت گرفت؛

تجلیل از تلاش ماندگار اصغر طاهرزاده در ویژه برنامه «از تبار قلم» اصفهان

تجلیل از تلاش ماندگار استاد اصغر طاهرزاده در اصفهان

همزمان با گرامیداشت روز ادبیات کودک و نوجوان و روز قلم در ویژه برنامه ملی «از تبار قلم» از تلاش ماندگار اصغر طاهرزاده در اصفهان تقدیر شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان اصفهان، همزمان با گرامیداشت روز قلم و ادبیات کودک و نوجوان در ویژه برنامه «از تبار قلم» آیین تجلیل از نویسنده فاخر بومی اصغر طاهرزاده با حضور امیر هلاکویی، سرپرست اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان، معاونان اداره کل و کارشناسان ستادی برگزار شد.

این ویژه برنامه با هدف ارج نهادن به منزلت، قداست و حرمت قلم و صاحبان قلم توسط نهاد کتابخانه های عمومی کشور در چهارمین روز، به صورت همزمان در استان‌های همدان، مرکزی، قم و اصفهان برگزار شد.

امیر هلاکویی، سرپرست اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان اصفهان گفت: حمایت از نویسندگان و شاعران و نکوداشت مقام اهالی قلم از اهداف کتابخانه‌های عمومی در استان است و در این راستا برنامه‌ریزی‌های ویژه‌ای در دستور کار قرار گرفته است؛ چراکه کتاب عصاره اندیشه و خرد آن ها است و کتابخانه‌های عمومی به عنوان‌ گنجینه‌ای از سرمایه‌های ادبی، فرهنگی، تاریخی و اجتماعی مرهون زحمات این عزیزان است.

وی افزود: «از تبار قلم» تداوم مسیر روشنی است که با اقدامات ارزنده‌ای چون برنامه چهل قلم، راویان بالندگی و راه‌اندازی محافل ادبی کتابخانه‌های عمومی در نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور آغاز شده و امید است با هم‌افزایی مجموعه‌های فرهنگی در حوزه نشر ادبیات قدمی مثبت و تاثیدگذار برداریم.

اصغر طاهرزاده، استاد برجسته بومی در این برنامه فرهنگی گفت: دغدغه اصلی من همواره توجه به فرهنگ عمیق و ناب اسلامی و فهم و ارائه آن بوده است؛ لذا هنگامی که احساس کردم مسئولیت اجرایی شرعاً برایم واجب نیست کار را به دیگری سپرده و خود به کار دینی پرداختم که در این راستا جلسات تفسیر قرآن و نهج البلاغه و شرح روایات معصومین را طرح ریزی کردم  که تاکنون هم ادامه دارد.

این استاد برجسته اظهار کرد: افق مد نظرم در تمام تالیفات؛ بشری است که اگر خودش را درست نیابد یا گرفتار تحجر دینی یا سکولاریسم می‌شود؛ هر دو پوچی است و بشر امروز خود گمشده‌اش را می‌خواهد و باید از خودش شروع کند و سوی خدا برود. در این مسیر خودیابی، باید تاریخ خودمان را بیابیم. این تاریخ هم شامل تاریخ انقلاب اسلامی و هم تاریخ اصل وجودی خود فرد می شود.

طاهرزاده افزود: سیر بحث ما معرفت نفس است؛ اینکه انسان جدید چه نوع انسانی است و اگر بخواهد در این جهان قدسی باشد، چگونه باید باشد و این موردی است که در تمام نوشته هایم به آن پرداخته شده است.

وی در پایان گفت: کتابداران واسطه یک تفکر هستند تا مراجعان گمشده خودشان را پیدا کنند و اگر این فعالان فرهنگی نتوانند افق معرفت و خودشناسی را به جوانان نشان دهند، از این نسل تاریخ ساز فاصله خواهند گرفت.

گفتنی است. طاهرزاده عمدتاً تحت تاثیر حکمت متعالیه ملاصدرا و عرفان محی الدین است و امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) و آیت الله جوادی آملی را برای خود نمونه تفکر دینی و تحرک سیاسی اجتماعی می‌داند. مهم ترین آثار تألیفی طاهر زاده «آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنی‌ترین بعد هستی»، «آش‍ت‍ی‌ ب‍ا خ‍دا از طری‍ق‌ آش‍ت‍ی‌ ب‍ا خ‍ود راس‍ت‍ی‍ن»‌، «آنگاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود»، «گذر از ساحت علم حصولی به حیات علم حضوری»، «ادب خیال»،«عقل و قلب»، «اربعین حسینی»، «از ب‍ره‍ان‌ ت‍ا ع‍رف‍ان»‌، «اسماء حسنا»، «دریچه‌های نظر به حق»، «امام خمینی  رضوان‌الله تعالی‌علیه و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۰۰ ، ۱۳:۴۳
دبیر محافل

به همت محفل ادبی زیتون شهرستان طارم؛

کتاب «نیما و کودکان» رونمایی شد

رونمایی از کتاب «نیما و کودکان» با حضور نویسنده اثر

ویژه برنامه روز ادبیات کودک و نوجوان با رونمایی از کتاب «نیما و کودکان» نوشته محمد فلاحی، با حضور نویسنده اثر به همت محفل ادبی زیتون شهرستان طارم برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان زنجان، همزمان با روز ادبیات کودک و نوجوان ویژه برنامه رونمایی از کتاب «نیما و کودکان» با حضور محمد فلاحی، نویسنده اثر؛ یاسر روحانی، رئیس اداره کتابخانه های عمومی شهرستان طارم؛ کریم حیدری، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان طارم؛ علیرضا عباسی، دبیر محفل ادبی زیتون شهرستان طارم؛ منوچهر شعبانی، عضو شورای اسلامی شهر آب بر و جمعی از اهالی فرهنگ و هنر شهرستان طارم روز شنبه ۱۹ تیرماه در کتابخانه عمومی شهید بهشتی آب بر برگزار شد.

یاسر روحانی، ضمن تبریک روز قلم و ادبیات کودک و نوجوان، اظهار کرد: ادبیات کودک می تواند نقش سازنده ای در ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی و نقش بسزایی در رشد فرهنگی کودکان و نوجوانان ایفا کند.

در ادامه نسرین فتحی از فعالین حوزه ادبیات به معرفی و قرائت بخش‌هایی از این کتاب برای حضار پرداخت و نکاتی درباره این کتاب بیان کرد.

سپس محمدفلاحی، نویسنده اثر درباره این کتاب و چگونگی تألیف آن به بیان مطالبی پرداخت.

در پایان کتاب «نیما و کودکان» نوشته محمد فلاحی رونمایی شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۰۰ ، ۱۳:۴۱
دبیر محافل

به مناسبت روز ادبیات کودک و نوجوان؛

محفل ادبی کودک و نوجوان استان قم افتتاح می شود

پوستر افتتاح محفل ادبی کودک و نوجوان

محفل ادبی کودک و نوجوان استان قم به همت اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان قم و محفل ادبی پروین اعتصامی به مناسبت روز ادبیات کودک و نوجوان به صورت مجازی افتتاح می شود.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان قم، به مناسبت روز ادبیات کودک و نوجوان، محفل ادبی کودک و نوجوان استان قم به میزبانی کتابخانه عمومی ریحانه النبی(ص) و به همت  اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان قم و محفل ادبی پروین اعتصامی روز شنبه ۱۹ تیر  ۱۴۰۰ ساعت ۱۱به صورت مجازی افتتاح می‌شود.
در این نشست عاطفه جوشقانیان، دبیر محفل ادبی پروین اعتصامی استان قم و سادات جوهری، دبیر محفل ادبی کودک و نوجوان حضور خواهند داشت. همچنین در بخش ویژه این برنامه حجت‌الاسلام والمسلمین غلامرضا حیدری ابهری، نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات کودک و نوجوان سخنرانی خواهد کرد.

شایان ذکر است، حجت‌الاسلام و المسلمین غلامرضا حیدری ابهری نویسنده کتاب «برای ضامن آهو» از منابع یازدهمین جشنواره کتابخوانی رضوی هستند. علاقه‌مندان می‌توانند از طریق اسکای روم اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان قم به نشانی www.skyroom.online/ch/nahaad/qompl  در این نشست‌ شرکت کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۰۰ ، ۱۳:۴۱
دبیر محافل

با حضور جمعی از زوج‌های شاعر شناخته شده کشور؛

عصر شعر مجازی «با هم تا بهشت» برگزار شد

عصر شعر مجازی «با هم تا بهشت»

همزمان با آغاز دهه کرامت عصر شعر مجازی «با هم تا بهشت» که به موضوع خانواده و سبک زندگی اختصاص داشت به همت محافل ادبی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و با مشارکت کنگره «زیر یک سقف» برگزار شد. در این نشست زوج های شاعر شناخته شده کشور به شعرخوانی پرداختند.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، عصر شعر مجازی خانواده و سبک زندگی با عنوان «با هم تا بهشت» همزمان با ایام دهه کرامت، دوشنبه ۲۴ خرداد به همت محافل ادبی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با مشارکت کنگره «زیر یک سقف» با حضور و شعرخوانی جمعی از زوج‌های شاعر شناخته شده کشور همچون محمدکاظم کاظمی و زینب بیات؛ مهدی جهاندار و زهرا سپهکار ؛ محمد علی نقیب و فاطمه زاهد مقدم؛ عاطفه جوشقانیان و محمد حسین مهدویان؛ سعید تاج‌محمدی و زهرا شرفی؛ فاطمه ناظری و علیرضا حکمتی؛ عاطفه جعفری و مسعود یوسف پور و همچنین حمید حمزه نژاد و عاطفه پور ابراهیم به صورت ارتباط ویدئویی از سراسر کشور برگزار شد.

بخش اول این مراسم را در اینجا ببینید.

همچنین می توانید بخش دوم مراسم را در اینجا ببینید.

در این مراسم مصطفی محدثی خراسانی ضمن سپاس از برگزاری چنین مراسمی که با هوشمندی و درایت توسط نهاد کتابخانه های عمومی کشور برگزار می شود، گفت: من یاد خاطرات 30 سال پیش خودم افتادم. زمانی که اردوهای دانش آموزی در باغرود نیشابور و میرزاکوچک خان رامسر در آموزش و پرورش برگزار می شود و دوران باشکوه شعر جوان کشور بود.  در جشنواره های شعری هم که در آن دهه برگزار می شد شاهد پیوند مشترک شاعران جوان بودم و این اتفاق مبارکی بود. امروز آن شاعران در شمار شاعران برجسته کشور هستند. خیلی خوشحالم که شعر در سال های پس از انقلاب گسترش چشمگیری در میان جوانان داشته است. تعبیر شعر جوان تا پیش از انقلاب ردی از آن ندیدم. 

وی افزود: به برکت انقلاب و حضور باشکوه جوانان و شوری که در جان انها ایجاد شد، شعر شیوع خوبی داشت. ازدواج شاعران جوان نیز شاید اینگونه قضاوت شود که دو شاعر که باهم ازدواج می کنند چه کسی قرار است زندگی آنان را اداره کند، اما می بینیم که زندگی موفق و الگویی دارند و بسیاری از آنان در این برنامه حضور دارند. 

مصطفی محدثی خراسانی در ادامه به شعر خوانی پرداخت. 

هرچند دل از دست تو آرام ندارد

جز یاد تو در خاطر ایام ندارد

 

پندار رسیدن به خم زلف تو کفر است

کفری که به جز ،صبغه اسلام ندارد

 

برخاستم ، اما نه به قصد ننشستن

برگشته ام و کوی شما بام ندارد

 

تا حلقه در آمدم و روی زدن نیست

پیکم، ولی آن پیک که پیغام ندارد

 

بیمم مده از عشق که پایان نپذیرد

آغاز مگر داشت که انجام ندارد ؟


در ادامه این مراسم زوج شعری محمد کاظم کاظمی و زینب بیات به شعرخوانی پرداختند. 

محمد کاظم کاظمی:

تو را از شیشه می‌سازد، مرا از چوب می‌سازد
خدا کارش درست است‌، این و آن را خوب می‌سازد

 تو را از سنگ می‌آرد برون‌، از قلب کوهستان‌
مرا از بیدِ خشکی در کنار جوب می‌سازد

در آتش می‌گدازد، تا تو را رنگی دگر بخشد
به سوهان می‌تراشد تا مرا مطلوب می‌سازد

تو را جامی که از شیر و عسل پُر کرده‌اش دهقان‌
مرا بر روی خرمن برده خرمنکوب می‌سازد

 تو را گلدان رنگینی که با یک لمس می‌افتد
مرا ـ گرد سرت می‌چرخم و ـ جاروب می‌سازد

تو از من می‌گریزی باز هم تا مصر رؤیاها
مرا گرگی کنار خانة یعقوب می‌سازد

مرا سر می‌دهد تا دشتهای آتش و آهن‌
و آخر در مصاف غمزه‌ای مغلوب می‌سازد

خدا در کار و بارش حکمتی دارد که پی در پی‌
یکی را شیشه می‌سازد، یکی را چوب می‌سازد

 

زینب بیات:

خوب من خود را چه زیبا در دلم جا کرده ای 
ماه واری در دل این برکه بلوا کرده ای
مشهد و بلخ و بخارا را نشاندی گرد هم 
چتر این رنگین کمان را روی ما وا کرده ای 
بوی جوی مولیان می آید از اقصای شرق 
ای امیر شهر دل، عزم بخارا کرده ای 
پل زدی در مرزهای سرزمین فارسی 
از فراز آن خراسان را تماشا کرده ای
  بیت بیت اشعار بیدل را تو در هر صبحگاه 
سفره ای گسترده با نان و مربا کرده ای
جاده پیمای تکی با رخش بی همتای خویش
  تازگی با من بگو؟ قصد کجاها کرده ای
شرح کن این زندگی را واژه واژه، حرف حرف 
بیدلی کن بیدلی ها را تو معنا کرده ای
 

 

 


زوج شاعر بعدی در این مراسم مهدی جهاندار و زهرا سپهکار بودند که از استان اصفهان طی ارتباط مجازی به شعرخوانی پرداختند.

 

 

زهرا سپهکار:

من یک زنم آزادی ام را دوست دارم
شیرینم و فرهادی ام را دوست دارم

مثل غزل گاه ابری ام گاه آفتابی
ایرانی ام، آبادی ام را دوست دارم

در سایه ای مردانه دلگرمم به فردا
من همسر مردادی ام را دوست دارم

هم مادر و مادربزرگم خانه دارند
این شغل مادرزادی ام را دوست دارم

مُهر مرا از جانمازم باز برداشت
با کودک خود شادی ام را دوست دارم

میگیرمت ای بچّه آهوی گریزان
آهویی و صیّادی ام را دوست دارم

دور اتاقش عکس های حاج قاسم
طفل دهه هشتادی ام را دوست دارم

در شهر، آزادی حصاری ترسناک است
در خانه ام آزادی ام را دوست دارم


 

در ادامه مراسم سید ابوالفضل مبارز و عاطفه سادات موسوی که در راه زیارت امام رضا(ع) بودند در ارتباطی مجازی به شعرخوانی پرداختند.

سید ابوالفضل مبارز:

بی تو چندیست از کفم دادم٬سر گیسوی خواب کامل را
برسان از لب غزل ریزت٬ به نگاهم جواب کامل را

چشم های تو آخر تقواست٬ بنویسم چقدر زیبایند ؟!
بنویسم چرا تو می بندی ٬ بین مردم نقاب کامل را

هرچه باشم دچار مسجد من٬ در به در بی قرار مسجد من
باز هر روز کنج این خانه٬ می بری تو ثواب کامل را

پیش از این محو عزت ات بودم٬ مست زیبایی قدم زدنت
برقع از روی خود بگیر و ببین٬ رو به رویت خراب کامل را

لبه‌ی چادر تو می گوید ٬ مقصد چشم هایمان خاک است
به تبرک به روی من آیا٬ می تکانی حجاب کامل را؟

صفحه‌ی صبح زود لبخندت٬اول بحث جبر و تفویض است
گرچه که اختصاص باید داد٬ به لبت یک کتاب کامل را

نصف فنجان چایی ات مانده ٬ بچه داری نمی گذارد که
گرچه کم کرده‌چایی‌ات روی٬ استکان شراب کامل را

تو میایی غرور می آید ٬ کاش می شد کلاش بردارم
تاکه خالی کنم به خوش باشی٬ سر راهت خشاب کامل را

عاطفه سادات موسوی:

امشب اسیر باغچه، مدهوش خانه ام
گویا نشسته عشق در آغوش خانه ام
 
اینجا میان هر تپش قلب زندگی
پیچیده است نام تو در گوش خانه ام

نسپرده اند صورت ماه تو را به ذهن
آیینه های یاد فراموش خانه ام

هر شب سکوت بکر تو تکرار می شود
در ضبط‌صوت عاشق و خاموش خانه ام

آه ای درخت بید که مجنون تر از منی
افتاده است زلف تو بر دوش خانه ام

از لطف هم نشینی با چشم های تو
خو کرده است خنده به دمنوش خانه ام

 ای دست گرم عشق بدون حضور تو
غم می شود دومرتبه تن پوش خانه ام
عاطفه سادات موسوی


زوج شاعر دیگری که در این مراسم به شعرخوانی پرداختند حمید حمزه نژاد و عاطفه پور ابراهیم بودند. 

 

عاطفه پور ابراهیم:

برخورد دل یک اتفاق خیس و بارانی
در یک نظر عاشق شدن،در یک دم آنی

زیبایی تصویر تو طراحی قالی
چون طرح گلهای اصیل فرش کاشانی

شب را برای دیدن چشم تو می خوابم
چشمی که بی خوابی کشید از نابسامانی

آرامش دل هستی و بر درد ها کافیست 
تنها همین که غصه هایم را تو می دانی

رنجیده ای و باز هم خیره به چشمانت
خندیدنت بر چشم های خیس و گریانی

همسو به دنبالت، ندیدی خط به خط رفتم ؟
عشقی که رد شد از مسیر خط پایانی

پژواک های سرد سد شد در گلو آیا 
در انتظار این صدای سرد می مانی؟
 

حمید حمزه نژاد:

ﺩﻟﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ ﻋﮑﺲ ﮔﻨﺒﺪ ﺑﻮﺩ
ﻫﺰﺍﺭ ﺑﻐﺾ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺳﺮ ﮔﻠﻮ ﺳﺪ ﺑﻮﺩ
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺟﺎﺩﻩ ﯼ ﻣﺸﻬﺪ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺮﺩ
ﻭ ﺷﻮﺭ ﻭ ﺷﻮﻕ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﯼ ﭘﺮ ﺩﺭﺩ
ﺭﺳﯿﺪ ﻣﻘﺼﺪ ﻭ ﻗﻠﺒﺶ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﻼﻃﻢ ﺑﻮﺩ
ﻧﻮﺍﯼ ﺭﯾﺰ ﻟﺒﺶ ﯾﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻫﺸﺘﻢ ﺑﻮﺩ
ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺣﺮﻡ ﺑﺎ ﺍﺩﺏ ﺳﻼﻣﯽ ﮐﺮﺩ
ﺩﺭ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﺻﺪﺍﻫﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﻭ ﮔﻢ ﺑﻮﺩ
ﭼﻘﺪﺭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ
ﺣﺴﺎﺏ ﺭﻓﺘﻪ ﺯﺩﺳﺘﺶ ﮐﻪ ﺑﺎﺭ ﭼﻨﺪﻡ ﺑﻮﺩ
ﺩﻟﺶ ﺷﺒﯿﻪ ﮐﺒﻮﺗﺮ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﮔﻨﺒﺪ ﻫﺎ
ﻭ ﯾﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﺣﺮﻡ ﻫﺎﯼ ﻣﺸﻬﺪﻭ ﻗﻢ ﺑﻮﺩ
ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺩﺍﻍ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺵ ﺑﻮﺩﻩ ﺳﺖ
ﻭﻟﯽ ﺯﺷﻮﻕ ﻟﺒﺎﻧﺶ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﺒﺴﻢ ﺑﻮﺩ
ﮔﺮﻓﺖ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻﺩ ﭘﺮ ﻫﯿﺎﻫﻮ ﺭﺍ
ﺯﻣﯿﻦ ﺯﺩﻩ ﺳﺖ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺍﺩﺏ ﺩﻭ ﺯﺍﻧﻮ ﺭﺍ
ﻧﺸﺴﺖ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﺗﺂﻣُﻞ ﮐﺮﺩ
ﺳﺮﺵ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺣﺮﻡ، ﺍﺑﺮ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺵ ﮔﻞ ﮐﺮﺩ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﻨﺞ ﺩﻟﺶ ﯾﮏ ﻏﻢ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺷﺖ
ﭘﺪﺭ ،ﭘﺪﺭ، ﭘﺪﺭ ﭘﯿﺮ ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﺩﺍﺷﺖ
ﮐﻤﯽ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺍﻣﺎﻣﺶ ﺯ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ
ﻭ ﭼﻨﺪ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﺯﺍﺭ ﻭ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮔﻔﺖ
ﺩﻋﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺝ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺁﻣﯿﻦ ﮔﻔﺖ

-----

تو مونس و غمگسار راهم هستی

تمثال مبارک نگاهم هستی

مانند ستون اصلی خیمه عشق

در راه خدا تو تکیه گاهم هستی

------
چشمان تو آتش است و پروانه دلم 

عشق تو شراب ناب و پیمانه دلم

گفتی که برای عشق بیعانه گذار

گفتم که بیا ، بگیر ، بیعانه دلم
 


در ادامه کلیپی از کنگره زیر یک سقف پخش شد. در بخش دوم این نشست شعرخوانی سعید تاج‌محمدی و زهرا شرفی به شعر خوانی پرداختند.

زهرا شرفی:

مادرم خانه دار بود 
تمام جاهای خالی 
تمام نقطه چین ها
پَرِ تمام سیاه کوک ها 
خانه دار سنجاق کرده بودم.
مادرم خانه دار بود 
شاعر نبود !
دامنش  بوی غلاب و دار قالی می داد.
بوی آویشن دست هاش 
روی آویشن کوهی ها بلند می شد. 
دست تمام دارچین ها 
تمام زنجبیل ها 
تمامِ گل سرخ ها را 
از پشت بسته بود.
مادرم ایت الله کوچکی بود 
بی که فقه خوانده باشد 
بی که درس خارجه بداند 
هر صبح یک ختم گل محمدی 
پشت گالش های بابا 
تلاوت می کرد.
عبدالباسط را ندیده بود 
اسم کوچکش را هم نمی دانست 
اما راضیه دبستان که می رفت 
سبح اسم را از بر می خواند.
اشپزخانه مان 
شباهتی به بیمارستان های شهر نداشت
سرفه های بابا 
که یکی رو 
یکی زیر 
سمفونی شب های زمستانمان می شد 
مادرم ابوعلی سینا بود 
که دست هاش به سما می رفت
پیش از آن هیچ امامزاده ای 
این طور شفا نداده بود.
مادرم جنگ را نمی دانست 
حقوق ملل را نشنیده بود 
پوتین سرباز ها را از نزدیک ندیده بود 
برادرم
 شناسنامه اش هم قدِ تفنگ ها هم نشد 
مادرم بی کلاه و سبیل قجری 
بزرگترین فرمانده شد 
و یک صبحِ زود 
دست خرمشهر را گرفت و به خانه مان آورد.
لک لک ها که میرزا علی را 
پشت در خانه مان گذاشتند 
مادرم پای روضه ی سید عباس 
اشک هاش را شیرازه می بست 
به گلوی نازکِ برادرم.
بزرگتر که شد 
نقش علی اکبر را تعزیه می خواند.
حالا گیس ها و دندان هاش یک رنگ دارند 
خانه مان رنگ کمانی که 
تا حال
هیچ بارانی با خودش 
به روستا نیاورده.
ما همیشه مادرم را 
مادر صدا میزنیم 
زنِ همسایه مادرِ شهید 
 بابا خانم گل .
راستی اسم کوچکِ مادرم چه بود ؟

سعید تاج محمدی:

از معبر شنیده ام امروز که تو تعبیر خواب های منی

من تقاص گناه های توام تو جزای ثواب های منی

 

آمدی بعد سالها در من هر چه کابوس بود، رؤیا شد

آمدی خاطرات تلخم مُرد هر چه دیروز بود فردا شد

 

تو خودم را به یادم آوردی بعد از آنی که رفت از یادم

چشمهایت به عشق فهماندند من دلخسته بعد از این شادم،

 

چون قرار است بعد از این با تو حال بد ماضی بعید شود

بعد یک عمر، حال من خوب و نام من واقعاً «سعید» شود

 

خنده هایت به من حلال شد و چشمهایم به عشق محرم شد

تا گرفتی تو دست های مرا اعتقادم به عشق محکم شد

 

ای تو تعبیر خواب های خوشم! با تو حالا چقدر بیدارم...

پیش چشم فرشته های خدا می نویسم که : «دوستت دارم...»

 

تو بمان تا فرشته بنویسد عشق ما هم عبادتی شده است

من و تو با دو مُهر و سجاده چه نماز جماعتی شده است...


محمدحسین مهدویان و عاطفه جوشقانیان دو زوج شاعر دیگری بودند که از قم مهمان این برنامه بودند. 

محمد حسین مهدویان:

برگشته ام دوباره و عطر غذای تو
پیچیده توی خانه و گرمای چای تو

دلگرمی من است در این روزگار سرد
دلگرمی من است همین خنده‌های تو

دست خدا گذاشت تو را در مسیر من
تا راهی بهشت شوم پا به پای تو

حرفی بزن دوباره و شعری بخوان گلم
هستم چقدر عاشق لحن صدای تو

انگار آفریده شدی تو برای من
انگار آفریده شدم من برای تو

تنها چراغ زندگی من نگاه توست
آری تمام زندگی من فدای تو

 

عاطفه جوشقانیان:

هر صبح بازی می کنم با کودکانم
من هم شبیه کودکانم شادمانم

دنبال آن ها می دویم و می گریزیم
پروانه ها را هم به بازی می کشانم

موسیقی آرامبخش خانه ماست
هر جیک جیک خنده ای در آشیانم

من چای میخواهم نه نسکافه نه فنجان
رفتار من شرقی ست، حتی استکانم..

در خانه من هستم که مد می آفرینم
با من مطابق می شود رنگ جهانم

از گرمی این خانه می گوید برایم
هرگاه صحبت می کنم با شمعدانم

حتما خدا لبخند دارد بر لبانش
وقتی که بازی می کنم با کودکانم


مسعود یوسف پور و عاطفه جعفری دو شاعر دیگر حاضر در این نشست بودند که به شعرخوانی پرداختند.

 مسعود یوسف پور:

رسیده است به اهل زمانه ی تو و من
چنان که رود به دریا، ترانه تو و من

کنار عشق، که همواره میشود تکرار
نشسته قافیه ی همسرانه ی تو و من

دل من و تو به مهر هم است گرم، بگو
به چرخ پیر بخندد جوانه ی تو و من

ستون مهر بلندست آنچنان که هنوز
ستاره می چکد از سقف خانه ی تو و من

کبوتریم و میان فرشته های خدا
زبانزدست به عشق، آشیانه ی تو و من

قدم زدیم و گلی تازه روی قالی رست
بهشت پر زد و آمد به شانه ی تو و من

دو چای تازه دم، از تیره ی نگاه و نسیم
برای حرف زدن شد بهانه ی تو و من

 

عاطفه جعفری:

ما دو سیاره هر چه که داریم
در مداری به عشق مربوط است
بی قرار و مدار یک دگریم
بی قراری به عشق مربوط است

من و عشق و تو میرسیم به ما
ما دو روحیم و یک بدن تنها
ما دو رودیم و پیش رو دریا
رود جاری به عشق مربوط است

پا نخواهد کشید از این منزل
گل قالی که بسته دل روی دل
می تکانم غبارهایش را
خانه داری به عشق مربوط است

ابر چشمم هوایی ات شده است
گاه پیشت اگر گریسته ام
از سرم سایه اش مبادا کم
گریه، باری به عشق مربوط است

همسرم! دست هات خالی نیست!
متر و معیار، وضع مالی نیست
عشق یک معدن خیالی نیست
هرچه داری به عشق مربوط است

 

----------------------

دو کبوتر که بین راه همیم
زیر یک سقف، در پناه همیم

آسمان سقف خانه ی من و توست
گرم دیدار روی ماه همیم

ماهی سرخ حوض کوچک هم
شب به شب غرقه ی نگاه همیم

قرص خورشید، سهممان کافی‌ست
ما پذیرای هر پگاه همیم

در بهشت حیاط خلوت خویش
میوه ی شاخه ی گناه همیم

من تو را مینویسم و تو مرا
ما غزلهای دلبخواه همیم

صورت غم نبست در دل ما
ما هر آئینه محو آه همیم

با همیم و خیالمان تخت است
دیر سالی ست تکیه گاه همیم

گر جهان فتنه گر جهان جنگ است
زیر یک سقف در پناه همیم


شعرخوانی نغمه مستشار نظامی بخش دیگری از این مراسم بود

گفتم سلام...-نام تو-
گفتی سلام شعر
مضمون شعر من که نباشی کدام شعر؟!
موسیقی سکوتی و من را نشانده ای
پشت هزار خاطره بی کلام شعر
ابری منم که شاعر تنهایی توام
باران تویی که می چکد از پشت بام ،شعر
با همسری که شاعری اش عین زندگی ست
صبحانه و نهار تو شعر است و شام شعر
اصلا چرا شعار،چرا حرف،خوب من
عرض سلام و نور و دعا
والسلام شعر
 


فاطمه ناظری و علیرضا حکمتی از استان کرمانشاه دو زوج شاعر حاضر در این مراسم بودند که به شعرخوانی پرداختند

فاطمه ناظری: 

ناگهان رد شدنِ باد بهاری ،خوب است
گیسوان توبر انگشت نگاری ،خوب است
بغض دلگیریِ از یار، شود سهم دلت
بعد بر شانه ی او سر بگذاری، خوب است
عصرِیک جمعه ی دلتنگْ بخندد با تو
از سرذوق شوداشکِ تو جاری خوب است
ناگهان وا بشود در ،برسد یار از راه
چشمهایت بشود اینه کاری ،خوب است
عطر پیراهن او،شیوه ی دل بردن او
بگو آری بگو آری ،بگو آری ،خوب است
 

 


دو زوج شاعر دیگر که در این مراسم به شعرخوانی پرداختند محمد علی نقیب و فاطمه زاهد مقدم بودند


فریبا یوسفی شاعر دیگری بود که به شعرخوانی پرداخت

فصل نشاط توست، خوش باش دخترم
تا گریه می‌کنی، من رنج می‌برم

دنیای وحشت است، دست مرا بگیر
با من کمی بجوش، با من که مادرم

با من بیا ببین، فردا چگونه است
از من بپرس، من! من آشناترم

گاهی مرا ببر با خود به کودکی
نگذار بپّرد آن حال از سرم

دیروز من تویی، فردای تو منم
آیینه ی همیم، بنشین برابرم

جایی که زنگ نیست، جای درنگ نیست
در بی‌نهایتی بنگر که بنگرم

جز بی‌غباری‌ات، آیینه‌جان من!
هرگز نبود و نیست دلخواهِ دیگرم

گاهی به اشتباه، گاهی به اشک و آه
با هیچ‌یک نخواه، یک دم مکدرم

فرداست مقصدش، این رود می‌رود
تو روز اولی، من روز آخرم
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۰۰ ، ۱۳:۴۰
دبیر محافل

همزمان با سالروز ولادت حضرت فاطمه معصومه(س) و گرامیداشت روز دختر؛

نشست ادبی «دختر خورشید» در گیلان برگزار شد

نشست مجازی دختر خورشی در گیلان

نشست شعرخوانی مجازی «دختر خورشید» به مناسبت سالروز ولادت حضرت فاطمه معصومه(س) و بزرگداشت روز دختر به میزبانی محفل ادبی دکتر معین اداره کل کتابخانه های عمومی استان گیلان و با حضور جمعی از بانوان شاعره استان گیلان برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان گیلان، نشست شعرخوانی «دختر خورشید» شنبه(۲۲ خرداد) به میزبانی محفل ادبی دکتر معین اداره کل کتابخانه های عمومی استان گیلان و با حضور جمعی از بانوان شاعره استان گیلان با اجرای مرضیه فرمانی، دبیر این محفل به صورت مجازی برگزار شد.
 

در این نشست مجازی، شعرا ضمن خوانش اشعاری، ارادت خود را به ساحت مقدس حضرت فاطمه معصومه(س) اظهار داشتند.
 

گفتنی است، محفل ادبی دکتر معین اداره کل کتابخانه های عمومی استان گیلان پیش از این نیز با برگزاری ده ها برنامه فرهنگی در مناسبت های مختلف ملی و مذهبی میزبان چهره های فرهنگی از سراسر کشور و استان گیلان بوده است.





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۰۰ ، ۱۳:۳۹
دبیر محافل

به مناسبت ولادت حضرت فاطمه معصومه(س)؛

عصر شعر «ریحانه کرامت» در زنجان برگزار شد

محفل

به مناسبت ولادت حضرت فاطمه معصومه(س)، روز دختر و دهه کرامت، ویژه برنامه عصر شعر «ریحانه کرامت» با شعرخوانی بانوان شاعر به صورت مجازی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی زنجان، به مناسبت ولادت حضرت فاطمه معصومه(س)، روز دختر و دهه کرامت، ویژه برنامه عصر شعر «ریحانه کرامت»، به میزبانی محفل ادبی استاد رضا روزبه اداره کل و با حضور امیرعلی نیک بخش، مدیرکل کتابخانه های عمومی زنجان؛ ایرج صادقی، معاون امور توسعه کتابخانه ها؛ حسن پاکزاد، دبیر محفل ادبی استاد رضا روزبه اداره کل؛ کارشناسان ستادی اداره کل؛ اصحاب رسانه باشگاه خبرنگاران جوان و جمعی از بانوان شاعر روز شنبه ۲۲ خردادماه ساعت ۱۷ در سالن اجتماعات کتابخانه عمومی سیدافضل موسوی زنجان در بستر اسکای روم برگزار شد.

در ابتدای این برنامه، مدیرکل کتابخانه های عمومی زنجان با تبریک فرارسیدن میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها، روز دختر و گرامیداشت دهه کرامت، اظهار داشت: هدف اصلی محافل ادبی در کتابخانه‌های عمومی حمایت از جریان‌های اصیل شعری و ادبی است و این نشست به مناسبت میلاد حضرت معصومه(س) و گرامیداشت روز دختر و دهه کرامت با هدف تشویق و ترغیب علاقه مندان به خصوص شاعران نوجوان تشکیل شده است.

در این نشست، زهرا محمدی، به مناسبت میلاد حضرت معصومه(س) و گرامیداشت روز دختر به شعرخوانی پرداخت:

دلم را بین دستانم گرفتم راه پیدا شد

میان آسمانت حرف بسم الله پیدا شد

گشودی باب هایت را به قلبم، پر شد از نورت

جنونی سمتش آمد در کنارش آه پیدا شد

که لبخندی زدی زیبا و نورانی تر از خورشید

برای رنج و درد و آه قربانگاه پیدا شد

نشستم شعر خواندم، راه رفتم، گریه سر دادم

منی گمگشته آن دم از عمیق چاه پیدا شد

دلم گم شد، فرو پاشید در آیینه تصویری

و شادی توی قلبم لحظه ای کوتاه پیدا شد

کمی عطر تو و یک چادر گلدار آوردم

پس از آن بود که لبخند روی ماه پیدا شد

در ادامه این نشست، فاطمه نیک بخش، به شعر خوانی پرداخت: 

در طالع من بود پریشان تو باشم

یا تلخی شعری، ته فنجان تو باشم

هنگام سحر قسمت من بود نخوابم

مهمان غزل خوانی چشمان تو باشم

در آیه ی چشمت غزلی ناب کمک کرد

مومن شده ی سبزی رضوان تو باشم

در زمزمه های سحرت اسم من آمد!

انگار که من حاجت پنهان تو باشم

ای کاش دعایم به دعایت گره می خورد

خوب است کمی دست به دامان تو باشم

از سوره ی یوسف برسانم به جمالت

تا قبل اذان قاری قرآن تو باشم

محصور به آغوش خودت کن که در این بند

آزاد ترین شاعر زندان تو باشم

نیت اگر این است که معمار تو باشی

بگذار فرو ریزم و ویران تو باشم

در ادامه مائده سلیمی، به شعر خوانی پرداخت: 

با کودکی هایم

زل زده بودیم به رد طلای پشت ویترین

اشک میریختم و دعا میکردم

راه ها و کیلومترها

برایم تعریف نشده بود

شهرها و فاصله هایش بی معنی بود

روبروی پدرم مینشستم و با رویای کادوی کارنامه ام نقاشی می کشیدم.

میشود برویم؟

شنبه بود

صدای زنگ تلفن دیواریمان خانه را گذاشته بود روی سرش

مجری تلوزیون از نماز جماعت حرم حرف میزد

پدرم اما با لبخند به من نگاه میکرد و بله بله می‌گفت

تلفن قطع شد و من در آغوش پدر به سفر رفتم 

نگاهم به گنبد بود و زائران دست به سینه میگفتند:

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا

********

از جاده

باغچه های خانه را میبینم

محبت دست های تو را سر می چرخانم

صندوقچه ی گوشه ی زیر زمین را میبینم

صدای آواز های تو را در حیاط میشنوم

از جاده

پرده های سفید و بلند خانه را میبینم

نصف شب صدای قاشق چنگال تورا از اشپزخانه میشنوم

صحبت آرام مبل های کرم رنگ کنار هم چیده شده را

تو را جلوی اینه وقتی روی گردنت عطر میزنی

سرم را به شیشه سرد تکیه میدهم

چشم های بسته ی تورا در خواب میبینم

 سرم را بلند میکنم

عطر نرگس های توی گلدان دیوانه ام می کند

به تو نگاه میکنم

به روسری های بهت زده در کمد دیواری

به ماه توی چشم های تو وقتی به من زل زده اند

به جاده نگاه میکنم اشکم میریزد

و در من زنی دلتنگ چای مینوشد...

در ادامه ژاله افشاری مقدم، به شعر خوانی پرداخت: 

غم دارم و رو به تو میخندم

انگار دردی توی سینَم نیست

هر روز رخت ِتازه می پوشم

زخمای خون آلود ِمن کم نیست

امّا همیشه پیش ِتو خوبم

از عطر ِتو سَر میره آرامش

هی توی چشمای تو گُم میشم

تو و عمق ِدنیای پُر از رازش

آغوشَمو واسه تو وا کردم

روزای سَردو با خودم سَر کُن

بازم که چایی از دهن افتاد

پیشم بِشین و خستگی دَر کن

با من بمون و جون پناهم شو

می ترسم و این شهر تاریکه

با بودنت روشن شده خونه

بازم به ما خورشید نزدیکه

فردا یه روز ِ خوب می سازیم

وقتی که روز از نو شروع میشه

حسرت یه افسانه س برای ما

شب میره و بازم طلوع میشه

**************

به جانم مانده ترس از رفتنی که

هراس از فصل ِآخر در منی که

تمام ِ قصَه را بی شانه هایت

به خود لرزیده ام با بهمنی که...

خیالت روی پایم سر نهاده

گلی افتاده روی دامنی که...

به کنعان آمده انگار یوسف

به زنجان دودی از پیراهنی که

صدای خش خش ِ بغضم رسیده

به سوت ِ ممتد ِ راه آهنی که

تو را آورده است از سنگر عشق

تو را با زخم هایت، با تنی که...

دو گیسوی سیاهم رفته بر باد

میان ِ شهر مانده شیونی که...

در ادامه این نشست، نسرین کرم زاده، به شعر خوانی پرداخت: 

معنایِ صدق مطلق، تفسیرِ لامکانی

در روزهای تاریک، مهتابِ عارفانی

آیینه ی بهشتی، بارانِ باغِ زهرا

بانویِ نور و هستی، تو شاهِ دخترانی

نازارِ نجمه خاتون، مفهومِ روشنایی

با تور و تاجِ یاسی، تو ماهِ آسمانی

تر از ترانه هایی، تر از عصیرِ گل ها

مه رویِ جاودانی، هم رنگِ ارغوانی

ای نازبویِ عطرین، تعبیرِ نهرِ شیرین

ای شاه دُخت عالم، بانویِ زر نشانی

یخ در بهشتِ نارنج، تر از ترنجِ تازه

دردانه ی خدایی، تو جانِ جانِ جانی.

در ادامه این نشست، فاطمه کلانتری، به شعر خوانی پرداخت: 

فریاد ها مانده همیشه در گلویش

آورده دنیا بی کسی ها را به رویش

تا بچه ها از غصه اش چیزی نفهمند

پیچیده هر شب گریه ها را در پتویش

 مادر به دندان می کشد فرزند خود را

با هر ملالی تا مبادا آبرویش... ش.

طاقت ندارد چشم های حیله گر را

هر مرد نامرد به فکرِ چاره جویش

در روبه رو چیزی نمی بیند به جز این:

دستان خالیِ همیشه رو به رویش

محکم گرفته چادرش را تا نبینی

پیراهنی که کرده صد باری رفویش

فرصت برای زندگی کردن ندارد

هر کس که نان باشد تمام آرزویش

با شوق کودک می دود سمت دری که

با دست خالی چشم پر، مادر به سویش...

در ادامه این نشست، الهام احمدی، به شعر خوانی پرداخت: 

با گریه با اخم و گلایه با طلبکاری؛

هرجور باشد زائرت را دوست میداری...

فرقی ندارد با چه حالی میرسم مشهد

در صحن تو سرشارم از حس سبک باری.

جز شعر آهی در بساطم نیست؛ کاری کن

تا این تغزل ها شود آغاز بیداری...

هر گوشه ای از این حرم دیوانی از شعر است

در پلک های زائرانت شعر تر داری.

ای شعر! ای نقاشی احساس شاعر ها

ای خسته از ابیات و از مضمون تکراری!

راهی شو تا صحن گوهرشاد و تصور کن

آری! تصور کن میان جمع زواری...

در ادامه این نشست، مهسا قنبری نیا، به شعر خوانی پرداخت: 

خشکانده ای حال و هوای آسمانم را

پر کرده ای از غصه هایت آشیانم را

آهسته راندی ساربان اما به تندی باز

دزدیده ای با چشم هایت کاروانم را

چون نور مهرت در همه آفاق می تابید

در هم تنیده ابرهایت آسمانم را

در هرکجا هستی ولی با من غریبی چون

من گشته ام هر سوزنی از کاهدانم را

با شور خود در هر کجا شادی فضایی باز

سوزانده ای با شور هایت استخوانم را

با فتح شب بیداری ام صبحی دل انگیزی

شورانده ای لشگر به لشگر پادگانم را

چنگی زدم بر الفتت اما گسستی تا

از شکوه ها بر هم بتابی ریسمانم را

با این که در هر شاخه ای اورا بهاری تو

خشکانده ای با هر خزانت ارغوانم را

شاعر شدم با عشق تو آمیخت ذراتم

عاشق شدم بر باد دادی دودمانم را

در ادامه پریناز سعیدی، به شعر خوانی پرداخت: 

خواستن

که برگ بوی پیراهن

و صدا

که پیراهن بوی برگ

درخت باد می خورد

که بوی پیراهن

و شب

مثل شاخه

فرو در شهر

دویدن که دوست داریم آویختن

دوست تر آمیختن

صدای سبز

بالاتر از آبی

تر از زرد

و رو به رو درخت

پرده از باد پرید

از کجا که پیراهن زودتر از برگ؟

برگ تر از سبز؟

تر از باد؟

در ادامه این نشست، نرگس عظیمی، به شعر خوانی پرداخت: 

آن شیهه ام من که سخن گفتم با تو

لحن نداشتم لهجه نداشتم

اما گفتم

گفتم از آن رنج به قلب من بسپار

گفتم از آن رخ به مرگِ من بسپار که بسیار جاودانه ام

جاودان به زجر می نشینم

شیهه سر می دهم و روز روشن نمی شود

گفتم زجر زجر زجر

به شیهه ای نازا امان می دهد

صدق می کند و امان می دهد.

من لهجه نداشتم تو بی پاسخ به من نگاه کردی

زوار از جان به دشت سپردی

من دویدم و سخن گفتم

از هجای بی نا سخن گفتم

از جرمِ وزن سخن گفتم

جرس بر جان کوبیدم

و می رفتم همچنان

می رفتم می رفتم

و شب به روز نمی رسید

نگاه کردی و ایستادم

گفتم من سخن نگفته ام پیش از تو

نگاه کردی

گفتم وزن در کولاکِ تنم انگور است که تخمیر می شود

دست به چانه نگاهم کردی

گفتم زرد از آب گرفته ام

نگاه کن!

ماه اکنون در پیشانی ات می تابد و شب زیباست

انگشت به ماه زدی چرخیدی

خیره به راه روان شدی

ماندم تماشا کردم.

در ادامه این نشست، ژیلا رفیعی، به شعر خوانی پرداخت: 

گفت او که آتش بود بر لحظه های من

 من رفتمو افتاد سیگار جای من

 سیگار هایش را هی دود می کرد او

 گویا مرا از نو نابود می کرد او

حرف از جهنم بود از خانه غم چیدم

 از زندگی مردم چیزی نفهمیدم

 تهدید می بارید بگذر و حاشا کن

می خواست بگریزد هی گفت امضا کن

بر زیر تقدیرش امضای سردم خورد

 چیزی شبیه سیل گویی که اورابرد

 دیدی بدون من درگیر و دلگیری

 تا لحظه ی مرگت هر روز میمیری

تقدیر از بانوان شاعر، بخش پایانی عصر شعر «ریحانه کرامت» بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۰۰ ، ۱۳:۳۹
دبیر محافل

با حضور شاعران و نویسندگان حوزه ادبیات کودک؛

محفل ادبی «شکوفا» در زنجان افتتاح شد

محفل ادبی شکوفا در زنجان افتتاح شد

همزمان با گرامیداشت روز ادبیات کودکان و نوجوانان، آیین اختتامیه مسابقه مشاعره به همراه افتتاحیه محفل ادبی شکوفا به صورت مجازی در زنجان برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی زنجان، همزمان با گرامیداشت روز ادبیات کودک و نوجوان، آیین اختتامیه مسابقه مشاعره به همراه افتتاحیه محفل ادبی شکوفا به میزبانی محفل ادبی استاد رضا روزبه اداره کل کتابخانه های عمومی زنجان و با حضور امیرعلی نیکبخش، مدیرکل کتابخانه های عمومی زنجان؛ ایرج صادقی، معاون امور کتابخانه ها و همکاری ها؛ لیلا مرتضی پور، مدیر واحد ادبیات اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس؛ بهروز حیدری، کارشناس فرهنگی اداره کل؛ حسن پاکزاد، دبیر محفل ادبی استاد رضا روزبه و جمعی از شاعران و نویسندگان روز شنبه ۱۹ تیرماه ساعت ۱۷ در سالن اجتماعات کتابخانه عمومی سیدافضل موسوی زنجان برگزار شد.

در ابتدای نشست، هانیه محمدی به شاهنامه خوانی از داستان رستم و گردآفرید پرداخت.

در ادامه علی مرادخانی، به مناسبت گرامیداشت روز ادبیات کودکان و نوجوانان به شعرخوانی پرداخت:

بباران برگ هایت را، که من هم یک خیابانم

طلوع صبح بازار و غروب سبزه میدانم

برای دیدنت پاییز از این کوچه به آن کوچه

شب بلوار بالا و هوای سرد زنجانم

درخت سرخ پوش من، میان این همه رویا

نمی‌بینم تورا دیگر پر از رگبار و بارانم

خیابان غرق باران و نفس آکنده از آذر

نمیدانم ولی شاید که خشکیده است شریانم

تو روزی باز میگردی از آن راهی که پر بستی

و نزدیکی به من اما، کمی مانده به پایانم

مرا میبینی اما غم دلم را خط خطی کرده

هنوزم عاشقتم هستم، شب سرخ زمستانم

زینب نوروزی، به مناسبت گرامیداشت روز ادبیات کودک و نوجوان به داستان خوانی با موضوع مادر شهید پرداخت.

 

همچنین هانیه عباسی، به مناسبت گرامیداشت روز ادبیات کودکان و نوجوانان به دکلمه خوانی از اشعار حسین منزوی پرداخت:

اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت

زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت

دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی

دوباره چون گذشته نوبهاری تازه خواهد یافت

درخت یادگاری باز هم بالنده خواهد شد

که عشق از کُنده ما یادگاری تازه خواهد یافت

دهانت جوجه‌هایش را پریدن گر بیاموزد

کلام از لهجه تو اعتباری تازه خواهد یافت

بدین سان که من و تو از تفاهم عشق می‌سازیم

از این پس عشق‌ورزی هم، قراری تازه خواهد یافت

من و تو عشق را گسترده‌تر خواهیم کرد، آری

که نوع عاشقان از ما تباری تازه خواهد یافت

تو خوب مطلقی، من خوب‌ها را با تو می‌سنجم

بدین سان بعد از این خوبی، عیاری تازه خواهد یافت

جهان پیر ـ این دلگیر هم، با تو، کنار تو

به چشم خسته‌ام، نقش و نگاری تازه خواهد یافت

مائده شجاعی، به مناسبت گرامیداشت روز ادبیات کودکان و نوجوانان به شعرخوانی پرداخت:

وقتی آقا رد میشد/از میون کوچمون

غنچه ها میخندیدن/تو باغچه ی خونمون

بچه ها شاد و خوشحال/دور و برش می گشتن

حتی فرشته ها هم/دور سرش می گشتن

یه سال توی شهر ما/هیچ بارونی نبارید

از آسمون رو زمین/خشکی و غم می‌بارید

آقا برای بارون/نماز خوند و دعا کرد

همراه مردم شهر/خدا جونو صدا کرد

یهو توی آسمون/ابر بزرگی اومد

روی سر شهرمون/بارون بود که می اومد

اون آقای مهربون/ضامن آهو ها بود

آره درست فهمیدی/اون امامِ رضا بود

*****

به شاهدخت سه ساله خاک نشین:

یه آسمون ستاره/برات هدیه آوردم

بابا بگو تو دیدی؟ /حسابی غصه خوردم

خیلی دلم گرفتش/وقتی عمو نیومد

از عمه می‌پرسیدم/داداشی کو؟ نیومد؟

آخه بابا میدونی/یک کمی خسته بودم

وقتی علی رو زدن/چشمامو بسته بودم

یادته که میگفتی/چشام مثل ستارن؟

حالا ولی هیچکدوم/دیگه نایی ندارن

بابا می‌خوام بخوابم/چشمامو هم میبندم

بابا بهت قول میدم/از این به بعد بخندم

 

سیده حدیثه هاشمی، از استان گیلان به مناسبت گرامیداشت روز ادبیات کودکان و نوجوانان به شعرخوانی پرداخت:

«بال کاغذی»

چند وقت می شود/حرف تازه‌ای نگفته‌ام به هیچ کس

واژه واژه، خط به خط/ منتظر نشسته‌ام

 کنج یک قفس/چند وقت می شود           

نیامدی به خانه‌ام/من همان رفیق روزهای دور

در کتابخانه‌ام/باز هم به دیدنم بیا

‌که با نگاه تو /‌غرق خنده می‌شوم

با دو بال کاغذی/ پرنده می‌شوم

«عروسی عنکبوت»

آقای عنکبوت/از کله‌ی سحر

می‌بافت در سکوت/با دقت و هنر

 هی تار روی پود/هی پود روی تار

توری ظریف بافت/با سعی و پشتکار

امشب عروسی است/روی درخت توت

داماد می‌شود/آقای عنکبوت

مهتاب سرزده/از آسمان صاف

زیبا شده عروس/با تور دستباف

جواد پیشنماز، به مناسبت گرامیداشت روز ادبیات کودکان و نوجوانان به شعرخوانی پرداخت:

«زیر پای بچه ها»

گاه در چمن/گاه دست کودکی

گاه در زمین خاکی‌ام/گاه سمت آسمان، نشانه می روم، ستاره می شوم

گاه می خورم به شیشه‌ای/بعدهم

به دست پیرمردِ کوچه پاره می شوم...

زندگی به بچه های کوچه روی خوش نشان نمی دهد

بچه‌های کوچه توپ‌شان پر است...

بچه های چند کوچه آن‌طرف‌ترش ولی، توپ هم تکانشان نمی دهد...

از تمام این جهان

راضی‌ام به این که خنده‌ای به روی لب بیاورم

راضی‌ام به این که خنده‌ای به روی لب بیاورم

راضی‌ام به این که روزهای کودکی شرور را به شب بیاورم

سهم من/از تمام زندگی

این شده که توپ باشم و زیر پای بچه ها زندگی کنم.

 

نوا مصطفوی، به مناسبت گرامیداشت روز ادبیات کودکان و نوجوانان به شعرخوانی از سعدی پرداخت:

چنان به موی تو آشفته‌ام به بوی تو مست

که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست

دگر به روی کسم دیده بر نمی‌باشد

خلیل من همه بت‌های آزری بشکست

مجال خواب نمی‌باشدم ز دست خیال

در سرای نشاید بر آشنایان بست

در قفس طلبد هر کجا گرفتاریست

من از کمند تو تا زنده‌ام نخواهم جست

غلام دولت آنم که پای بند یکیست

به جانبی متعلق شد از هزار برست

مطیع امر توام گر دلم بخواهی سوخت

اسیر حکم توام گر تنم بخواهی خست

نماز شام قیامت به هوش بازآید

کسی که خورده بود می ز بامداد الست

نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول

معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست

اگر تو سرو خرامان ز پای ننشینی

چه فتنه‌ها که بخیزد میان اهل نشست

برادران و بزرگان نصیحتم مکنید

که اختیار من از دست رفت و تیر از شست

حذر کنید ز باران دیده سعدی

که قطره سیل شود چون به یک دگر پیوست

خوش است نام تو بردن ولی دریغ بود

در این سخن که بخواهند برد دست به دست

آسیه انصاری، به مناسبت گرامیداشت روز ادبیات کودکان و نوجوانان به شعرخوانی پرداخت:

امشب یک بادِ خوشحال/ پـــیـچیده درکـــوچه ها

دارد زمــــین می ریــزد/از درخت، آلــــوچه ها

در کــــوچه درخیابان/این سـو آن سـو می کند

بَرگــــهای زمین را/دارد جارو می کند

گاهی تکان می دهد/توپی که در حیاط است

حالا دیگرفهمیــــدم/چرا او با نشاط است

او سَر خوش استُ دارد/نغــــمه سازی می کند

با توپِ کوچک مــــن/بــــاد بازی می کند

در پایان، برنامه مشاعره بین شاعران و نویسندگان برگزار شد.

 

تقدیر از شاعران و نویسندگان، بخش پایانی افتتاحیه محفل ادبی شکوفا بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۰۰ ، ۱۳:۳۷
دبیر محافل