در پی منویات و تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم حمایت از گسترش جریانهای اصیل زبان و ادبیات فارسی در بین مردم، نهاد کتابخانههای عمومی کشور با همراهی جمعی از شاعران پیشکسوت و استادان عرصه شعر و ادب، نسبت به تشکیل و راهاندازی محافل ادبی در سراسر کشور، با محوریت کتابخانههای عمومی استانهای مختلف و هدایت شاعران و پژوهشگران مطرح هر استان، اقدام کرد. این اقدام با هدف نهادینه کردن فرهنگ مشارکت عمومی برای انجام فعالیتهای ادبی در کتابخانهها و تمهید زمینه اعتلای آن، تقویت و راهاندازی محفلهای ادبی در کتابخانههای عمومی برای ایجاد انگیزه نسبت به شعر و ادبیات فارسی و همچنین ساماندهی نیروهای متعهد و متخصص ادبی به منظور ایجاد تحول فرهنگی در خدمات کتابخانهها انجام شد.
ویژه برنامه مجازی «حماسهسرایان» استان تهران برگزار شد؛
کربلا خاک نیست ای مَردم/ بلکه جغرافیای تاریخ است
ویژه برنامه محافل ادبی و قرآنی با عنوان «حماسه سرایان» به همت نهاد کتابخانه های عمومی کشور و باحضور شاعران آیینی کشور با حضور اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران به صورت مجازی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران، ویژه برنامه محافل ادبی و قرآنی با عنوان «حماسه سرایان» با محوریت همایش نوحه سرایی نواحی مختلف کشور، در ادامه برنامههای فرهنگی نهاد کتابخانه های عمومی کشور در ماه محرم، عصر روز یکشنبه ۲۴ مردادماه مصادف با شب هفتم ماه محرم با همراهی دبیران محافل ادبی، مسئولین و کتابداران با حضور اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران و با مشارکت استان های مرکزی، هرمزگان، چهارمحال و بختیاری، قزوین، فارس به صورت مجازی برگزار شد.
در این نشست نغمه مستشار نظام دبیر محافل ادبی نهاد کتابخانه های عمومی کشور در بیان اهداف این محفل گفت: اهمیت نوحه سرایی، پیوند نوحه با دفاع مقدس، دفاع از حرم، و مقابله با ظلم از جمله اهداف این محافل است که با دعوت از نوحه سرایان و شاعران بومی این حوزه در کل کشور در حال اجرا است.
وی در ادامه یادی از شاعران آیینی مطرح استان تهران همچون علی اکبر خوشدل تهرانی و آهی کرد و شعری از مرحوم علی اکبر خوشدل تهرانی را قرائت کرد.
بزرگ فلسفه ی قتل شاه دین این است
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
حسین مظهر آزادگی و آزادی ست
خوشا کسی که چنینش مرام و آیین است
نه ظلم کن به کسی نی به زیر ظلم برو
که این مرام حسین است و منطق دین است
همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافی ست
اگر چه گریه بر آلام قلب، تسکین است
ببین که مقصد عالی وی چه بود ای دوست
که درک آن سبب عزّ و جاه و تمکین است
ز خاک مردم آزاده، بوی خون آید
نشان شیعه و آثار پیروی این است
در ادامه احمد بابایی شاعر اهل بیت از استان تهران شعری با عنوان «قبله آخرالزمانیها» را قرائت کرد:
وسط کشف کودکانهی من
موج زنحیرها تلاطم کرد
خیمه آتش گرفت عصر دهم
کفش من راه خانه را گم کرد
پابرهنه به خانه برگشتم
.خواهرم پاک کرد اشکم را
داد قولی که کفش نو بخریم
خواهرم گفت: او کریم است و
زیر دِین کسی نمانده کریم
کربلا میروی بهزودیها
شب میلاد، کربلا بودیم
یک خیابان ستارهباران بود
خواهرم، چون کبوتران حرم
سرِ خوان کریم، مهمان بود
کربلا را ندید خواهر من
یک خیابان، مسیر خوشبختی
بزم دیدار نوکر و ارباب
یک خیابان، تلاقی دو حرم
یک طرف مهر، یک طرف مهتاب
هرطرف رو کنی خدا پیداست
یک طرف مهر بود و قهر فرات
یک طرف ماه بود با مشکش
دست بر سینه، زائری آرام
عکس سلفی گرفت با اشکش
شب میلاد و گریه!؟ عاشق بود!
به سپید و سیاه، خرده مگیر
اهل اشک از قبیلهی ابرند
خادمان تو هر چقدر صبور
زائران، همچو رعد بیصبرند
زائران، بی بهانه میگریند
این عجب نیست زائران حسین
با دل شاد گریه میکردند
پدر و جدّ و مادرش، چون ما
شب میلاد گریه میکردند
گریهدار است «نام» او حتی!
چمدانم پر از شکایت بود
گِلهها داشتم، ولی حالا
همهی شعرهام یادم رفت!
آه... ای یار خوش قد و بالا
شاعرت را به قتلگاه بکش
پیرمرد از عشایر کوفه
دید در کنج میکده مستم
«اِشربِ المای! ها هَلابیکُم»
داد لیوان آب در دستم
یاد طفل رباب افتادم
بین دو رود، زندگی، جاریست
در تلاقی ماه با خورشید
نوعروسی عفیف، لب وا کرد
«بله» تا گفت، عطر سیب وزید
کِل کشیدند ایل امّوهب
در دفاع از حرم، به میدان رفت
گفت: امروز جای ماندن نیست
عاقد، انگار روضهخوان شده بود
رفت داماد و نوعروس گریست!
باغ گل گشت خیمه قاسم... م.
ارمنی بود و دومین سفرش
گنبد ماه را نشان میداد
دم بابالحسن هیاهو بود
او که قنداقه را تکان میداد
همسرش چند سال نازا بود
عشق را با فُلوس میسنجد!
عقل، سرگرم فقر و صرّافیست
جای سوغات، وقت برگشتن
یک بغل از ضریح او کافی ست
هرگز از کربلا کفن نخرید!
این خیابان که قلب تاریخ است
قبلهی آخرالزمانیهاست
یکی از پشت سر، صدایم کرد
لهجهاش مثل آسمانیهاست
«حججی» بود با همان لبخند...
زُل زد و شربتی تعارف کرد
در گلو ردّ بغض شیرینی
ناگهان ساعت حرم میخواند
غزلی با صدای «آوینی»
«تو مپندار کربلا شهریست...»
بسکه مشتاق مَصرعت بودم
مِصرعی هیئتی، به شعر وزید
«همهجا کربلاست» تا محشر
کوریِ چشم ابنسعد و یزید
خبری از سنان و خولی نیست
یک خیابان که خلق میبینند
شهدا را کنار پیر خمین
پرچم سرخ میزند فریاد
رحمهالله واسعهست حسین
«کوثری» باز روضه میخوانَد
کربلا خاک نیستای مردم!
بلکه جغرافیای تاریخ است
گودیِ قتلگاه، در باطن
روضهی یثرب و در و میخ است
فاطمه روی خاک افتاده... ه.
زائران تو بعد عصر دهم
همه در قتلگاه افتادند
نسل در نسل، سمت کرب و بلا
پابرهنه به راه افتادند
راستی! از رقیّهات چه خبر!؟
چشم تا کار میکند اینحا
روضهی فاش، بر زمین مانده
دلم از روضه برنمیگردد
همچو پایی که روی مین مانده
باز شد راه کربلا با «خون» ....
یادم آمد که دور او پُر بود
از هیاهوی قوم تکفیری!
چقدَر روضه، غیر تکراریست!
باز هم یک گریز تصویری:
ازدحام است دور شش گوشه... ه.
سینهاش پارهپاره، چون کندوست
شوکران را عسل گرفته حسین
گفتم اصغر کجاست؟ رندی گفت:
کودکش را بغل گرفته حسین
از سرِ اصغرش سؤال مکن!
شب میلاد، کربلا غوغاست
هرکه در کربلاست خوشبخت است
کودکان، پابرهنه، دور حرم
میدوند و خیالشان تخت است
که یکی هست خواهری بکند
«کربلا» زینبیّهی زهراست!
چشمهایم به خیمهگاه افتاد
رفت از کربلا به «کوفه»، دلم
کاروان، دستبسته، راه افتاد
«دَخَلَتْ زَینَبُ عَلَی ابْنِزیادْ»
شب میلاد یا که عصر دهم
صبح صادق، غروب گودال است
شعر من «تلّ زینبیّه» شده
دل من بسکه رو به گودال است
دست و پا میزنی هنوز، حسین!
در قنوتش سکوت کرده اگر
غزلی سربریده میخوانَد
جای اذن دخول، شاعر تو
ایستاده، قصیده میخواند!
شاعرت را ببخش... دیوانهست!
گفتنی است طبق برنامهریزی انجام شده در اجرای ویژه برنامه «حماسه سرایان»؛ روزانه شش استان اقدام به برگزاری مراسم مجازی خواهند کرد سومین برنامه از این ویژه برنامه عصر امروز یکشنبه ۲۴ مرداد با همراهی دبیران محافل ادبی؛ شورای قرآنی استان تهران، مسئولین و کتابداران با حضور اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران و با مشارکت استان های مرکزی، هرمزگان، چهارمحال و بختیاری، قزوین، فارس به صورت مجازی به صورت مجازی از طریق نشانی www.skyroom.online/ch/nahaad/mahafel برگزار شد و احمد بابایی شاعر اهل بیت از استان تهران در این محفل به شعرخوانی پرداخت.
محفل یادبود محمدسرور رجایی شاعر و نویسنده فقید افغانستان برگزار شد
به همت اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران، محفل یاد بود محمدسرور رجایی شاعر و نویسنده فقید افغانستان و راه اندازی محفل جوانه های ادبی افغانستان در کتابخانه مرکزی پارک شهر با حضور شاعران برجسته برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران، محفل یادبود مرحوم محمد سرور رجایی، شاعر و نویسنده فقید افغانستان روز پنجشنبه ۱۴ مردادماه با حضور دبیران محافل ادبی، شاعران و اعضای اهل افغانستان و کتابداران کتابخانه های عمومی استان در بستر فضای مجازی برگزار شد.
در این نشست علاوه بر شعر خوانی و جمع خوانی کتاب"گرگ های مهربان کوه تخت" توسط اعضای افغانستانی محافل، "محفل جوانه های ادبی افغانستان "استان تهران به یاد این نویسنده و شاعر فقید در کتابخانه مرکزی پارک شهر به صورت مجازی افتتاح شد.
در ابتدای این نشست نغمه مستشار نظامی، دبیر محافل ادبی کتابخانههای عمومی کشور با تسلیت به مناسبت درگذشت محمدسرور رجایی و گرامیداشت یاد و خاطره وی طی سخنانی گفت:محمدسرور رجایی متولد سال ۱۳۴۸ در کابل بود که در سال ۱۳۷۳ به ایران مهاجرت کرد. مدیریت خانه ادبیات افغانستان و مدیریت دفتر شعر و داستان افغانستان در حوزه هنری از جمله فعالیتهای اوست. همچنین «گلهای باغ کابل» (مجموعه شعر کودکان)، «در آغوش قلبها» (مجموعه شعر و خاطره) و «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» از جمله آثار منتشرشده او هستند لذا به پاسداشت مقام این شاعر و نویسنده فقید "محفل جوانه های ادبی افغانستان "استان تهران به میزبانی کتابخانه مرکزی پارک شهر با رویکرد حمایت از استعدادهای ادبی هم زبانان افغان از امروز راه اندازی خواهد شد.
علی داوودی، دبیر محفل ادبی کتابخانه حضرت ولی عصر(عج) با تقدیر از برگزارکنندگان این مراسم در سخنانی گفت: این اقدام بسیار ارزشمند است که اداره کل کتابخانه های استان تهران هم برای تقدیر و بزرگداشت فعالان فرهنگی و ادبی در قید حیات اقدام میکند و هم برای درگذشتگان این عرصه مراسم یادبود و بزرگداشت برگزار میکند.
وی درباره مرحوم محمد سرور رجایی نیز گفت: او فردی بود که تمام تلاش خودش را صرف نویسندگی و شاعری و پژوهش کرد. تمام تلاشش این بود که بگوید ایران و افغانستان یک فرهنگ، یک باور، یک نگاه دارند؛ در واقع تلاش او در راستای معرفی عناصر فرهنگی مشترک این دو ملت بود و نهایتاً هدفش انسجام اجتماعی، انسجام فرهنگی در حوزه فارسیزبانان بود.
در ادامه زهرا میریان کرمی شاعر و مدرس شعر کودک به بیان شعری در وصف این نویسنده فقید پرداخت:
در دفتراندوه به یادش بنویسند
از هجر مهاجر دل هر شعر گرفته است
او جلوه ی پیوند دوملت به ادب بود
دل ها همه از هجرت اومی رود از دست
فرهنگ غنی را پل جان بود رجایی
در وادی حق مرد زمان بود رجایی
بایاد شهیدان سخنی ناب نوشته است
همواره امین شاهدان بود رجایی
در وادی فرهنگ و ادب، مردخدا بود
ازخویش رها گشته وباعشق رها بود
هرلحظه بهاداد به نسلی که جوان است
اوحامی گل های وطن درهمه جا بود
از دُرِّ دَری گفته و از کابل و نسلش
همسایه ی فخر است ونژادش همه فرهنگ
ماموریتی جنس ادب داشت داراین عصر
درجمع وادیبان ومرادش همه فرهنگ
سپس بابک نیک طلب دبیر محفل ادبی کتابخانه علامه دهخدای شهر تهران به بیان خاطره ای از مرحوم محمد سرور رجایی با عنوان "یاد دوست"پرداخت و گفت:محمد سرور رجایی را از سالها پیش می شناختم. به خاطر چند شعر کودکی که از او خوانده بودم ودر کنار یکی دو شاعر دیگر افغانستانی مقیم ایران دل به شعر کودک بسته بود. درچند سال اخیر با حضورم در بخش شعر حوزه هنری کودک ونوجوان با ایشان ارتباط بیشتری برقرار کردم.
وی افزود:در سال ۱۳۹۵ نشستی درباره مجلات کودک افغانستان درتالار استاد اوستا درحوزه هنری با حضور شاعران ونوجوانان افغانستانی با سخنرانی ایشان برگزار کردم، که ضمن سخنرانی وبیان تاریخچه فعالیت ادبیات کودک افغانستان، چند نمونه از مجلات آن سامان وهم چنین جریده هایی ویژه بچه های افغانستانی درایران ارائه کرد. به ویژه مجله باغ را دربین حضار توزیع کرد.
نیک طلب تصریح کرد:فرصتی دیگر در سال ۹۷ پیش آمد، که رونمایی کتاب شعر کودکی را دریک مدرسه بچه های افغانستانی گذاشتیم. باید بگویم بدون همراهی وهماهنگی وآشنایی محمد سرور رجایی اصلا چنین اتفاقی نمی افتاد. آنجا فهمیدم که دامنه فعالیت او بی هیاهو واعلان وسر و صدا چقدر گسترده است. تقریبا هرجا نشانی از هم وطنش درغربت ایران، می دید سری می زد وکمک حال آنها می شد. مدرسه های گمنام وهمه پایه (از دبستان تا پیش دانشگاه)، خیابان شهر وروستا، زندان، تا عرصع نبرد با دشمنان، از افغانستان تاسوریه وجبهه مدافعان حرم، و... و.
وی در پایان بیان خاطره اش گفت:امروز که جایش خالی ست بچه های او وشاگردانش باید راهش را ادامه دهند. اگر چه راه او همیشه هموار وبی دست انداز نبود اما نشان داد که از صخره وسنگلاخ می توان رد شد ودر غریبی هم آشنا بود. یادش گرامی ونامش دردل دوستداران فرهنگ وادب پارسی جاودانه باد.
محمدمهدی عبداللهی شاعر و مداح، در این محفل شعری با عنوان "در هجر مهاجر زنده یاد محمد سرور رجایی "خواند:
باد صبا آورده پیغام جدایی
پیچیده بانگ الرحیل آه ای رجایی
عاش سعیداً، با شهیدان زنده بودی
مات سعیداً، ای شهیدِ آشنایی
عمری سرودی از شهیدان سبکبال
حالا گوارایت ملاقات خدایی
فصل سروُرِ سروَر عالم، علی شد
عیدت مبارک! سروَر دل ها کجایی
قبل از محرّم پرکشیدی همچو مسلم
این جمعه را مهمان شور نینوایی
این روزهای آخری دلتنگ بودی
می دیدمت لبریز حسّی کربلایی
از دشت لیلی تا به مجنون، نوحه خواندی!
ای دل امان ای دل امان از این جدایی
باید برایت کاظمی، چاووش خوانَد
در وسعت دشتی پر از شعر رهایی
رفتی سفر باشد به خیر امّا همیشه
آوینیِ کابل! عزیز قلب مایی
هنگام تدفین تو احیا شد دوباره
یاد امام و یاد صیّاد و رجایی
و در ادامه سه رباعی در وصف ایشان قرائت کرد:
ای جان پدر، بگو کجایی؟ رفتی! دلتنگ شهیدان خدایی رفتی! مهمان همان برکه برکت گشتی در روز غدیر خم، «رجایی» رفتی!
**** ماتم زده از غمت در این روز سرور در هجر تو شد شب درازم بینور رفتی و سلام ما به مولا برسان ای سرور من، رجاییِ شعر و شعور
**** آیینه ناب همزبانی شد و رفت مهمان امام مهربانی شد و رفت آن سرور شعر و عاشق نام علی در روز غدیر آسمانی شد و رفت
جمع سرایی شاعران محافل ادبی از جمله استاد محدثی خراسانی دبیر محفل ادبی کتابخانه حضرت فاطمه(س)؛ منصور کلامی از زنجان. -مجتبی باقی از تهران-همایون علی دوستی دبیر محافل ادبی استان چهارمحال بختیاری-مستشارنظامی دبیر محافل ادبی کشور از دیگر بخش های این محفل ادبی بود که در وصف مرحوم سرور رجایی انجام شد که در ادامه می خوانید :
جلوه ی مهر و پارسایی بود
سرور عاشقان رجایی بود
غم غربت کشیده بود اما
پل پیوند آشنایی بود
ای دریغا چقدر زود اما
موسم رفتن و جدایی بود
راوی درد غربت یاران
یار خوبان کربلایی بود
در زلال کلام پر مهرش
حس زیبا و باصفایی بود
در شب تار و سرد چون نوری
جلوه ی شمع و روشنایی بود
شعر او حجم یک بیابان درد
نیتش نیتی خدایی بود
در شب تار و سرد چون نوری
جلوه ی عشق و روشنایی بود
ما اسیر فراق جانکاهش
کوچ او گرچه خود، رهایی بود
سپس سید ابوطالب مظفری شاعر اهل افغانستان؛ دبیر محفل دُر دری به خوانش شعری پرداخت و آن را به روح محمدسرور رجایی تقدیم کرد:
چه زخمی خورده این جادوگر پیر زمان از ما
که گم میخواهد از روی زمین نام و نشان از ما
وطن تابوت خونین جوانان است سرتاسر
طلبکار است گویی هم زمین هم آسمان از ما
به خاک ما تو گویی جشن گلریزان تاریخ است
به هر سو بنگری افتاده نعش سروران از ما
به صنف آفرینش جمله مردودان تاریخیم
چه میخواهد خدا این مایه درس و امتحان از ما
به سوک دلبران رفته از سر تا قدم داغیم
چه میدانم که این قلب است یا آتشفشان از ما
که در بازار هستی دید این سان سود و سودا را
دوبال این ترازو خورده جان از ما، جوان از ما
نصیب مردمان از قسمت عالم گل و بلبل
بهاران از شما و برگریزان از خزان از ما
در ادامه سیده فرشته حسن زاده دبیر محافل ادبی استان لرستان به سرودن قطعه شعری از خود در وصف مرحوم سرور رجایی پرداخت:
جلوه مهر وپارسایی بود
شاعر نام آشنایی بود
او نماد محبت دو وطن
واژهایش پر از رهایی بود
او نماد بزرگی افغان
یار ایران زمین رجایی بود
شاعر قهرمان شعر دفاع
نیتش پاکی وخدایی بود
او چه زیبا سرود "جان پدر"
جمله هایش فقط دعایی بود
سرور شعر های پر مضمون
دور از بخل وخود ستایی بود
پارسی قند بر لبانش بود
غزلش نقل آریایی بود
دل شعرم برای او تنگ است
آخرین شعر او جدایی بود
در این محفل یادبود شعری از شاعر شهید افغانستان عبدالقهارعاصی که این روزها در سوک محمد سرور رجایی بازنشر شده است قرائت شد:
قصه پایان یافت آخر قصه خوان برباد شد غم به دنبال غم آمد داستان برباد شد آنچه کز عطر وبریشم می کشیدم پاک سوخت آنچه کز ره می رسیدم ناگهان برباد شد باد ویرانی وزید و باغ در ماتم نشست نسترن در خون فتاد و ارغوان برباد شد زندگی و بال حسرت کرد آخر کار را آشیان کوچک عیشم چنان برباد شد نغمه های نازک دل گم شد و نا خوانده ماند سینه سوزی از خدای کاروان برباد شد ای دریغ آن شوق درویشانه دیدار دوست ای دریغ آن شوکت لطف نهان برباد شد یاد بود عشق را با اشک تدوین می کنیم چون تمام هستیم زین بینشان برباد شد دست بیداد جدایی از دل وجان بر گذشت دولت دارو ندارم همزمان برباد شد
جمع خوانی کتاب"گرگ های مهربان کوه تخت" توسط اعضای افغانستانی محافل از دیگر بخش های این مراسم بود؛ نغمه مستشار نظامی در ابتدای این بخش به معرفی این کتاب؛ اثری جاودانه از محمد سرور رجایی پرداخت و گفت: این اثر از زندهیاد محمدسرور رجایی، آینهای است از فرهنگ و آداب و رسوم مردم افغانستان است ؛ این کتاب که در پرنده آبی، گروه کودک و نوجوان انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است مناسب گروه سنی «ج» است؛ در این آثار، نویسندگان با قلمی متناسب با مخاطبان کودک و نوجوان و در قالب داستان، آداب و رسوم کشور خود را بیان کردهاند که میتواند مورد توجه خوانندگان قرار گیرد. در حین خواندن «گرگهای مهربان کوه تخت» نیز هم با فرهنگ و باورهای سرزمین افغانستان آشنا میشویم و هم با زبان زیبا و شیرین این دیار.
محفل غنچه های ادبی کتابخانه بسیج شهر تهران به مناسبت عید غدیر خم
همزمان با عید سعید غدیر خم محفل غنچه های ادبی کتابخانه عمومی بسیج شهر تهران در بستر فضای مجازی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران، محفل غنچه های ادبی کتابخانه عمومی بسیج شهر تهران به مناسبت عید سعید غدیر خم با حضور اعضاء و اولیاء به دبیری الهه تاجیک؛ روز سه شنبه ۵ مرداد ماه در بستر فضای مجازی کتابخانه بسیج برگزار شد.
در ابتدای این نشست خدیجه صحرایی، مسئول کتابخانه عمومی بسیج ضمن تبریک فرا رسیدن عید غدیر خم به معرفی منابع یازدهمین جشنواره کتابخوانی رضوی پرداخت و خطبه چهارم غدیر خم را خوانش کرد.
سپس اعضای محفل خطبه هایی از غدیر خم را که با خط زیبا، خط نوشت کرده بودند بازخوانی کردند و به نقالی از واقعه غدیر خم پرداختند.
بر اساس این گزارش شعرخوانی الهه تاجیک؛ دبیر محفل ادبی در رسای مولا علی (ع) و بازخوانی بخش هایی از خطبه غدیر توسط وی از دیگر بخش های این محفل بود.
در بخش هایی از برنامه کلیپ های مربوط به این روز و نیز تصایری مربوط به غدیر خم پخش شد.
ابن برنامه با حضور بیش از سی عضو فعال به همراه اولیای اعضا ، مسئولین و کتابداران کتابخانه های عمومی تهران؛ کتابخانه بسیج و مهمانان علاقمند به برنامه برگزار گردید.
گفتنی است مشارکت اعضا در اجرای نقالی ها به صورت فیلم در جشنواره نقالان علوی شهرداری تهران از جمله نتایج تلاشهای اعضا در یادگیری نقل خوانی های مذهبی در برنامه های محفل غنچه های ادبی کتابخانه بسیج می باشد.
همزمان با روزهای پایانی جشنواره «سرود آوای کتابخانه»؛
عصر شعر «آوای کتابخانه» برگزار می شود
عصر شعر «آوای کتابخانه» به همت نهاد کتابخانه های عمومی کشور و با حضور کتابخوانان، کتابداران و اعضای شورای ادبی و دبیران محافل ادبی کشور برگزار می شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، عصر شعر «آوای کتابخانه» همزمان با روزهای پایانی جشنواره «سرود آوای کتابخانه» به همت نهاد کتابخانه های عمومی کشور با موضوع کتابخانه، کتابخوانی و کتابدار با حضور کتابخوانان، کتابداران و اعضای شورای ادبی و دبیران محافل ادبی کشور برگزار می شود.
توجه ویژه نهاد به عرصه شعر برای ترویج فرهنگ کتابخوانی قابل تقدیر است
محمود اکرامی فر، شاعر شناخته شده کشور با اشاره به رویکرد جدید نهاد در تقویت ارتباط شاعران و نویسندگان باکتابخانهها، توجه ویژه نهاد به عرصه شعر برای ترویج فرهنگ کتابخوانی را قابل تقدیر دانست.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، نخستین جشنواره «سرود آوای کتابخانه» با رویکرد تاکید بر ضرورت گسترش فرهنگ کتابخوانی و جایگاه کتابخانههای عمومی و کتابداران، استفاده از سرود به عنوان تاثیرگذارترین نوع شعر در ترویج کتابخوانی و توسعه کتابخانهها از ۱۷ اسفند ۱۳۹۹همزمان با هفدهمین سالروز تاسیس نهاد کتابخانه های عمومی کشور آغاز شده و تا پایان تیر ماه پذیرای آثار شاعران و ترانهسرایان کشور خواهد بود.
محمود اکرامی فر، شاعر، نویسنده و روزنامهنگار درباره برگزاری این جشنواره گفت: برگزاری جشنواره ها فی نفسه خوب است، اما باید ببینیم که چرا این جشنواره را برگزار میکنیم. چراکه هر نهاد و سازمانی از برگزاری جشنواره هدفی دارد و جشنواره ها معطوف به آن هدفها طراحی میشوند. به طوری که نمیتوان گفت که جشنواره هایی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار میکند دقیقا به دنبال همان هدفی هستند که جشنوارههای وزارت نیرو دنبال می کند و یا نمیتوان گفت که جشنواره هایی که معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه شعر برگزار می کند، دقیقاً همان هدفی را دنبال می کند که نهاد کتابخانه های عمومی کشور در جشنواره های شعر خود به دنبال آن است. چراکه راهها و ابزارهای رسیدن به این اهداف متفاوت هستند.
وی با اشاره به رویکرد نهاد کتابخانههای عمومی کشور برای تکریم اهالی شعر و ادب گفت: معمولاً در جامعه چند گروه داریم که به آنها «عموم» میگوییم؛ یکی «عموم کلی» است که عموم مردم هستند، یکی «عموم هوشیار» است که مصرف کنندگان شعر را دربرمیگیرد و یکی دیگر «عموم فعال» است که تولیدکنندگان شعر را شامل میشوند. تا پیش از این رویکرد نهاد کتابخانههای عمومی کشور، «عموم فعال» یا شاعران کمتر با کتابخانهها درگیر و مرتبط بودند و معمولاً «عموم هوشیار» که مصرف کننده ها و خوانندگان شعر بودند با کتابخانه ارتباط داشتند. اما اقداماتی از قبیل برگزاری جشنواره «سرود آوای کتابخانه» باعث شد که علاوه بر «عموم هوشیار»، «عموم فعال» نیز با نهاد کتابخانه ها ارتباط برقرار کنند یعنی شاعران نیز با کتابخانه های عمومی و نهاد بیشتر آشنا شوند.
این شاعر و نویسنده تصریح کرد: اینگونه حرکت های نهاد کتابخانه های عمومی کشور علاوه بر اینکه جمعیت شاعران کشور را در شرایط کنونی فعال کرده و با نهاد آشتی داده، خود کتابداران را نیز از یک «عموم کلی» به یک «عموم هوشیار» تبدیل کرده است که به نظر من بسیار قابل توجه و قابل ستایش است و قطعاً بخش عمدهای از هدفهای نهاد را پوشش خواهد داد. در واقع توجه ویژه نهاد به عرصه شعر برای ترویج فرهنگ کتابخوانی قابل تقدیر است.
محمود اکرامی فر در ادامه با اشاره به رویکرد جدید در اداره کتابخانههای عمومی در دوران کرونا گفت: در گذشته انسان ها برای دریافت پیام باید به محل توزیع پیام میرفتند، یعنی حتما باید به محل سخنرانی می رفتند تا سخن را گوش کنند و یا به محل کتابخانه بروند تا کتاب را دریافت کنند و به طور کلی هر کجا که پیام توزیع می شد، مخاطب ناگزیر بود که به آنجا مراجعه کند. اما شرایط جدید و دنیای رسانهای شده جدید اقتضا میکند به جای اینکه مخاطب یا جوینده پیام به محل توزیع پیام برود، فرستنده پیام شرایطی را ایجاد کند که پیام با کمترین هزینه و در کمترین زمان ممکن به مخاطب برسد.
وی افزود: اگر ما نهاد و کتابخانههای عمومی کشور را به عنوان مرکز توزیع پیام در نظر بگیریم، مشاهده میکنیم که در سالهای اخیر توانسته با برگزاری جشنواره های استانی و ملی پیام را پیش مخاطب برد تا مخاطب با کمترین هزینه بتوانند با استفاده از رسانه های جدید پیام را دریافت کند. این موضوع به خصوص در دوران شیوع کرونا با طرحها و برنامههای ویژه نهاد بسیار قابل لمس بوده است. تشکیل جلسات شعر مجازی و رساندن کتاب درب منازل و مواردی از این دست، نمونههایی از این اقدامات هستند.
«سرود آوای کتابخانه» تلاشی موثر برای تقویت ارتباط نسل جدید با کتابخانه است
میلاد عرفانپور، شاعر جوان کشور، برگزاری جشنواره «سرود آوای کتابخانه» را ایجاد راهی برای برقراری و تقویت ارتباط نسل جوان با کتاب و کتابخانه عنوان کرد و مشارکت شاعران جوان در این مسیر را گامی موثر برای پیشبرد هدف فرهنگی این حرکت دانست.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، نخستین جشنواره «سرود آوای کتابخانه» با رویکرد تاکید بر ضرورت گسترش فرهنگ کتابخوانی و جایگاه کتابخانههای عمومی و کتابداران، استفاده از سرود به عنوان تاثیرگذارترین نوع شعر در ترویج کتابخوانی و توسعه کتابخانهها از ۱۷ اسفند ۱۳۹۹همزمان با هفدهمین سالروز تاسیس نهاد کتابخانه های عمومی کشور آغاز شده و تا پایان تیر ماه پذیرای آثار شاعران و ترانهسرایان کشور خواهد بود.
میلاد عرفانپور، شاعر جوان انقلاب درباره برگزاری این جشنواره گفت: مقوله کتاب یکی از مهمترین مقوله های حوزه فرهنگ و مبنای بسیاری از اوج ها و حضیض ها در این حوزه است و اگر در حوزه فرهنگ آسیب ها و یا شکوهمندی هایی میبینیم، بسیاری از دلایل آن به کتاب، کتابهایی که مطالعه میشود، میزانی که یک جامعه به مقوله کتاب و کتابخوانی توجه می کند و به طور کلی معارفی که کتاب میسازد بازمیگردد.
وی افزود: از این جهت برگزاری این جشنواره که به کتاب و کتابخوانی به عنوان چشمه زاینده علم و معرفت توجه ویژه نشان میدهد و سعی دارد که نگاه ها را به سمت مطالعه و معارف کتاب جلب کند اقدامی بسیار مغتنم و ارزشمند است. همچنین تلاش این جشنواره برای ایجاد پیوندی پویا و فعال میان مردم و کتابخانه شایسته تقدیر است؛ چرا که توجه دادن به کتاب و کتابخانه از دریچه شعر و سرود به عنوان ابزاری موثر، علاوه بر همراه کردن شاعران جوان در این مسیر، میتواند به ایجاد و افزایش علاقه عمومی به کتاب و کتابخانه منجر شود.
این شاعر با اشاره به ضرورت برگزاری چنین جشنوارههایی گفت: معمولا سرودن شعر در مورد کتابخانه و کتابدار در فعالیتهای فرهنگی و ادبی ما سابقه چندانی نداشته و اینکه جشنوارهای در این موضوع برگزار شود، مرسوم و معمول نبوده است. اما امروز در وضعیت کنونی نیاز داریم که توجه مردم را به سمت حضور بیشتر به کتابخانهها ببریم؛ به خصوص برای نسل جدید کودکان، نوجوانان و جوانان؛ تا آنها متوجه شوند که انسان اگر میخواهد خودش را بسازد و به درجات بالاتری از موفقیت در زندگی خود دست یابد، قطعاً یکی از مهمترین نقاط توجه او در زندگی باید پیرامون کتاب و کتابخانه باشد.
عرفانپور ادامه داد: این مسئله با برگزاری این جشنوارهها و دیگر برنامه هایی که نهاد کتابخانه های عمومی کشور در دست طراحی و اجرا دارد و البته مشارکت خوب شاعران جوان در این مسیر میتواند به جا افتادن و نهادینه شدن این اهداف فرهنگی در جامعه منجر شود.
دبیرکل نهاد در مراسم افتتاحیه «از تبار قلم» مطرح کرد؛
اهتمام ویژه نهاد کتابخانههای عمومی کشور در تکریم و حمایت از اهالی قلم
علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور با تشریح عمدهترین چالشهای موجود در حوزه شعر، ادبیات و نشر در کشور گفت: نهاد بنا بر وظیفه ذاتی خود تلاش کرده بخشی از این کمبود ها را جبران کند و اجرای برنامه هایی چون «چهل قلم»، «راویان بالندگی»، «جایزه هدهد سفید» و «از تبار قلم» نمونه هایی از این گونه فعالیتها بوده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، افتتاحیه سلسله مراسم تجلیل «از تبار قلم» که به تجلیل از نویسندگان بومی استانهای تهران، البرز و کردستان اختصاص دارد، شنبه ۱۹ تیر ماه با حضور علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور، مهدی رمضانی، معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی، هادی آشتیانی، مدیرکل امور فرهنگی، مریم عربلو، شاعر و کارشناس مجری، بهزاد کرم الهی دبیر محافل ادبی استان کردستان، خسرو عباسی دبیر محافل ادبی استان البرز و مدیران کل و جمعی از اهالی قلم این سه استان از طریق ارتباط ویدئویی برگزار شد.
علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور در این مراسم ضمن تبریک به مناسبت روز قلم طی سخنانی گفت: از همه کسانی که در برنامه ریزی و اجرای این برنامه های تلاش میکنند تشکر می کنم؛ مخصوصا از اداره کل فرهنگی نهاد و معاونت توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی که اگر نبود همت و تلاش و پشت کار این عزیزان، هیچ کدام از این برنامه های شکل نمیگرفت. همچنین از برادران و خواهران عزیز که در ادارت کل استانها در حال تلاش هستند، به خصوص استان تهران که میزبان برنامه افتتاحیه این طرح است، تشکر میکنم.
دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور در ادامه درباره اهمیت ادبیات و تکریم اهالی قلم گفت: درباره اهمیت ادبیات زیاد نباید صحبت کرد، چرا که امر پیچیده و مبهمی نیست و بسیار واضح است. خوشبختانه کشور ما و ملت ما بهرهمند از یکی از غنی ترین گنجینههای معرفتی، ادبی و فرهنگی در جهان است و کمتر ملتی را سرغ داریم که اینقدر ذخایر فرهنگی و ادبی داشته باشد.
چالشهای امروز پیشروی فعالان فرهنگی و ادبی
وی افزود: پس از پیروزی به نظر میرسید که اقتضائات ایجاب میکند که مسائل مربوط به اهل فرهنگ، اهل قلم و گسترش فرهنگ مکتوب با شدت و جدیت بیشتری دنبال شود. اما متاسفانه به دلایل مختلف از جمله همکاری برخی دستگاههای مسئول باعث شد که این آرزو و واجب فرهنگی به عرصه تحقق نرسد. امروز ما از یک طرف در شرایطی قرار داریم که نویسندگان، ناشران و شاعران بسیاری در کشور با مشکلات جدی مادی، تبلیغاتی، نشر و توزیع، تامین کاغذ و مواد اولیه روبهرو هستند و از ارائه آثار خوب خود به جامعه عاجز هستند و از طرف دیگر وضعیت اقتصاد نشر به حدی دچار نابسامانی شده که به جرات بتوان گفت که کمتر نویسنده و شاعری را میشناسیم که از طریق تولید و فروش آثار خود بتواند امرار معاش کند.
مختارپور درباره یکی دیگر از آسیبهای حوزه نشر گفت: متاسفانه جریان های مخل و مضری هم به جریان نشر وارد شده اند؛ ناشرانی که صلاحیت لازم برای ورود به این عرصه را ندارند و صرفا با کپی، رونویسی و نشر مجدد بدون مجوز آثار نویسندگان در فضای مجازی، به دنبال کسب سود برای خودشان هستند، اقدامی که ضررهای قابل توجهی را متوجه نویسندگان، شاعران و ناشران واقعی میکند. از طرف دیگر میبینیم که آن همت لازم برای معرفی نویسندگان، شاعران و اهالی فرهنگ و ادب حقیقی و اصیل ما که بسیار نجیب هستند، متاسفانه وجود ندارد.
رویکرد ویژه نهاد در ارج نهادن به اهالی فرهنگ
علیرضا مختارپور با اشاره به اهتمام نهاد برای تکریم و حمایت از اهالی فرهنگ و ادب گفت: نهاد کتابخانههای عمومی کشور بنا بر وظیفه خود تلاش کرده بخشی از این کمبود ها را جبران کند و از سالهای گذشته با اجرای برنامه هایی چون «چهل قلم»، «راویان بالندگی»، «حایزه هدهد سفید» و امروز با برنامه «از تبار قلم» در این جهت گام بردارد که طی این برنامهها تلاش شده به تمامی نویسندگان حوزه های ادبی توجه و از مرکزگرایی پرهیز شود و نویسندگان، شاعران و اهالی ادب را از سراسر کشور معرفی کند، آنها را به کتابخانهها بیاورد و از طریق ترویج آثار آنها به بازسازی چهره شایسته این شخصیتهای فرهنگی کشور کمک شود.
وی تصریح کرد: تصور می کنم که اگر سایر دستگاه های فرهنگی کشور که امکانات به مراتب بیشتری از نهاد کتابخانههای عمومی کشور دارند پا پیش بگذارند و برای جبران این خلاءها همت کنند، می توانیم امید داشته باشیم که آینده فرهنگ، ادب و نشر این کشور بهتر از دیروز و امروزش باشد.
«از تبار قلم»؛ امکانی برای معرفی چهرههای فعال ادبی نقاط مختلف کشور
مهدی رمضانی، معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد در این مراسم گفت: تشکر می کنم از عزیزانی که در برگزاری این برنامه به عنوان افتتاحیه این مجموعه برنامه ها همت کردند، برادرانم در اداره کل فرهنگی و سه استان تهران البرز و کردستان که آغاز این برنامه را بر عهده گرفتند؛ امیدوارم که به برکت نیت خالصی که عزیزان برای برگزاری این برنامه در دل دارند یعنی بالا بردن قدر فرهنگ و ارج نهاد به فعالان حوزه فرهنگ، خداوند بر ثمرات این حرکت بیفزاید آن هم در فضایی که با رکود جدی فعالیت های فرهنگی در کشور روبهرو هستیم.
وی با اشاره به فعالیت های ارزشمند محافل ادبی نهاد در توجه به اهالی فرهنگ و ادب کشور گفت: انشالله در سالهای آینده قضاوت خواهد شد که محافل ادبی نهاد در سالی که کرونا همه جنبههای فعالیتهای فرهنگی را تحت تاثیر خود قرار داده بود، چه ثمرات و نتایجی در سراسر کشور داشته است.
رمضانی افزود: همین امروز شما شاهد هستید که این ظرفیت وجود دارد که از سه نقطه مختلف کشور جلسهای برگزار شود و امکان معرفی و شناساندن اهالی قلم در اقصا نقاط کشور فراهم است که انشالله این حرکت در روزهای آتی با معرفی سایر عزیزان در استانهای مختلف ادامه خواهد داشت.
معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد تصریح کرد: شاید آنچه که در ابتدا در ذهن تداعی می شد آن بود که حرکت محافل ادبی نهاد صرفا به حوزه شعر و ادب محدود میشد، اما امروز محافل ادبی در نهاد به عنوان یک مجمع تخصصی زبان و ادبیات فارسی شناخته میشود و ما این رویکرد را برای آن قائل هستیم و امروز با برگزاری چنین برنامه هایی به سمت یک کار تخصصی زبان و ادبیات فارسی در این محافل شکل خواهیم رفت.
رمضانی یادآور شد: در جلساتی که به میزبانی محافل برگزار شده بارها عنوان کرده ام که ما در نهاد امید زیادی به مجموعه محافل ادبی بسته ایم و امیدواریم این محافل به عنوان یک شجره طیبه، پایدار و مانا هم در آینده نهاد کتابخانههای عمومی کشور و هم در آینده فضای فرهنگی کشور برقرار باشد. جا دارد از شورای ادبی نهاد و دبیر محافل استانی که همراه ما در این مسیر هستند، تشکر کنم.
وی همچنین درباره نحوه انتخاب اهالی قلم برگزیده در استانهای مختلف گفت: اساسا نگاه ما در این انتخاب ها و در این برگزیده شدن ها، شناساندن چهرههای فعال در حوزه فرهنگ و ادب است و حتما در استان های مختلف نویسندگان و عزیزانی همسطح و هموزن عزیزان معرفی شده وجوددارند. ولی ظرف برگزاری برنامه و تقدیر ها ظرف محدودی است و انشالله این تقدیرها باعث نشور که فضای به غیر از فضای تقویت حوزه فرهنگ و ادب در کشور شکل بگیرد. این تقدیر به معنی معرفی و شناساندن و احترام گذاشتن به این جایگاه است. انشالله در آینده از این ظرفیت برای شناساندن سایر چهرههای فرهنگی و ادبی در استانها استفاده خواهد شد.
نقش بیبدیل اصحاب فرهنگ در اتقاء فرهنگ جامعه
در ادامه این مراسم که به تقدیر از نویسندگان بومی استان تهران اختصاص داشت، محمد هادی ناصری طاهری، مدیرکل کتابخانههای عمومی استان تهران ضمن خیر مقدم به اهالی قلم و همکاران نهاد در کتابخانههای عمومی سراسر کشور طی، سخنانی گفت: ایامی که پشت سر گذاشتیم ایام مرتبط و مزین به نام «قلم» بود و وظیفه داشتیم که در این ایام از خدمات و زحمات عزیزانی که در حوزه فرهنگ و ادب تلاش کردهاند تجلیل کنیم. به تعبیر بزرگان فرهنگ روح کالبد هر جامعه است و یکی از حوزهها و شعب مهم فرهنگ هم حوزه کتاب است. بنابراین نقش اصحاب قلم در ارتقاء فرهنگ جامعه نیز نقشی بی بدیل است.
ناصری طاهری ادامه داد: اهل قلم هم در بین همه حوزهها و رشتههایی که شاید آسایش و رفاه بیشتری را میتوانست داشته باشد، زحمت و تلاش مجدانه حوزه فرهنگ را متقبل شدند و بواسطه همین نقش، انشالله نامشان در سپهر فرهنگ و هنر کشور جاودان خواهد شد. ما در اداره کل کتابخانههای عمومی استان تهران افتخار می کنیم که خدمتگزار اهالی قلم باشیم و اگر محدودیتهای کرونایی نبود، حتما این برنامه را به شکل بهتر و با حضور بیشتر اهالی فرهنگ و ادب برگزار می کردیم.
ادامه این مراسم به معرفی و تقدیر از کلر ژوبرت نویسنده حوزه کودک و نوجوان، عباس خوشعمل، شاعر و فاطمه سادات میرعالی نویسنده حوزه دفاع مقدس به عنوان چهرههای منتخب استان تهران در برنامه «از تبار قلم» اختصاص داشت.
کلر ژوبرت، در سخنان کوتاهی با تبریک روز قلم و ادبیات کودک و نوجوان و تقدیر از برگزار کنندگان این مراسم گفت: با اینکه ادبیات کودک ایران سابقه کمتری نسبت به ادبیات فرانسه دارد، اما در حال طی کردن مسیر خوبی است. من از کودکی عاشق ادبیات، کتاب و نویسندگی بودم اما زمانی که ار فرانسه به ایران آمدم با کتابهای بسیار در حوزه نویسندگی کودک و نوجوان و همچنین کارگاههای آموزشی در این حوزه مواجه شدم و متوجه شدم که میتوانم مهارت نویسندگی را بیاموزم. زمانی که مادر شدم شروع به نوشتن کردم و در کنار آن کار تصویرگری را هم پیش بردم.
گفتنی است عباس خوش عمل، روزنامهنگار و شاعر شناخته شده کشور به دلیل کسالت امکان حضور در این مراسم را پیدا نکردند و فاطمه سادات میرعالی نیز طی سخنانی به روند نگارش یکی از آثار خود با عنوان «حوض خون» پرداخت. همچنین در بخش دیگری از این برنامه نغمه مستشارنظامی، دبیر محافل ادبی نهاد کتابخانههای عمومی کشور نیز در ارتبطی ویدئویی، با تقدیر از رویکرد نهاد به ارج نهادن به اهالی قلم، به خوانش غزلی با موضوع «قلم» پرداخت.
توجه به آداب نویسندگی و بهره برداری از قلم
ادامه برنامه «از تبار قلم» در اولین روز برگزاری خود با برقراری ارتباط ویدئویی با استان کردستان ادامه یافت که طی آن محمد مخدومی مدیرکل کتابخانههای عمومی استان کردستان طی سخنانی گفت: روز ملی ادبیات کودک و نوجوان را تبریک عرض می کنم روزی که روز درگذشت مهدی آذر یزدی، نویسنده بزرگ حوزه کودک و نوجوان نیز بوده است. نهاد کتابخانههای عمومی کشور به واقع در دوره اخیر مدیریتی خود خوش درخشید و امروز با افتخار اعلام می کنم که در استان کردستان در حوزه کودک و نوجوان کار بسیار بزرگی صورت گرفته است. اقدامی که برای آن باید از جناب آقای رمضانی تشکر کنم که یکی از بخشهای کودک و نوجوان مجهز در منطقه غرب استان کردستان را به زودی در اختیار مردم این استان قرار خواهیم داد.
وی تاکید کرد: استفاده از قلم در نویسندگی آداب و اصولی دارد و هر قلم به دستی باید پیش از نوشتن آگاه باشد که نوشته او زمانی ارزشمند است که در خدمت گسترش آگاهی و رشد اخلاقی و معنوی انسانها قرار بگیرد. خوشبختانه ما در استان کردستان نویسندگان بسیاری ئداریم که در این حوزهها قلم میزنند و امروز در خدمت یکی از این نویسندگان مطرح به نام آقای زاهد ویسی هستیم.
لزوم توجه به حفظ نسخ خطی کردستان
زاهد ویسی، نویسنده منتخب استان کردستان در برنامه «از تبار قلم» طی سخنانی گفت: از برگزار کنندگان این برنامه تشکر میکنم. این نخستین حضور رسانه ای بنده است که با اصرار همکاران شما پا به این عرصه گذاشتم و امیدوارم موجب خیر و برکت شود و ضمن عبور از تعارفات مرسوم و متعارف به برنامه های اجرایی تر و کاربردی تری نیز منجر شود. فلسفه اشراق در فرهنگ اسلامی زائیده فرهنگ کردستان است؛ شیخ شهابالدین سهروردی اهل کردستان بوده است. چقدر خوب میشود که توانمندی فرهنگی کردستان را توسعه داد تا این مکتب و مفسران آن بتوانند به جریان های فلسفی موجود در ایران و جهان کمک کنند.
وی ادامه داد: تصحیح نسخه های خطی کردستان از نکات مهمی است که متاسفانه امروز در حال خروج از کردستان و ایران هستند و در قبال چند دلار ناچیز آنها را به کشور های دیگر مانند کردستان عراق می برند. هیچ بعید نیست که در آیندهای نزدیک خانههای کردستان از وجود آثار خطی خالی شود و ما مجبور شویم که ما برای کارهای پژوهشی از کشور هایی مانند عراق نسخه کپی از آثار خودمان را درخواست کنیم که لازم است در این حوزه اقدامی صورت بگیرد.
ادامه این برنامه به تقدیر از زاهد ویسی به عنوان چهره منتخب استان کردستان در برنامه «از تبار قلم» اختصاص داشت.
تلاش برای قدردانی از همه فرهیختگان و فعالان فرهنگی استانی
ارتباط ویدئویی با استان البرز بخش دیگری از برنامه «از تبار قلم» بود که پیش از آن هادی آشتیانی، مدیرکل امور فرهنگی نهاد ضمن تشکر و قدردانی از همراهی همه دستاندرکاران برگزاری این مراسم، گفت: امیدوارم نتایج خوب و موثری از این جلسات برای ارتقاء فرهنگ و ادب کشور حاصل شود. امیدوارم این جلسه که برای تجلیل از اهالی قلم به مناسبت روز قلم طراحی و اجرا شده، کمی از مسئولیتی که بر دوش ما وجود دارد برای تجلیل از اهالی قلم که با عث ارتقاء سطح فرهنگ و ادب کشور شدند، به انجام رسانده باشد.
وی افزود: استان البرز به دلیل همجواری و نزدیکی در تهران دارای سرمایههای ارزشمندی است که امیدواریم بتوانیم در ادامه از زحمات همه اهالی فرهنگ و ادب این استان تقدیر کنیم و در جلساتی به صورت ماهانه و یا فصلی قدردان فرهیختگان استانی و شهرستانی باشیم. امروز در استان البرز شاهد تقدیر از یکی از شعرای حوزه کودک و نوجوان، سرکار خانم هاشم پور هستیم که ایشان به جهت حضور موفق خود در عرصههای ادبی و جشنوارهها شایسته تقدیر هستند.
مریم هاشم پور چهره برگزیده استان البرز در طرح «از تبار قلم» نیز در سخنانی گفت: تفاوتی که شعر کودک و نوجوان با شعر بزرگسال دارد این است که حوزه کودک بسیار سخت تر است و وظیفه سنگین تری دارد تا با جهانبینی کودک، زاویه دید او، دایره واژگان محدود تر پیام ویژهای را منتقل کند. هرچه گروه سنی پایین تر میآید، کار سرایش شعر سخت تر و حساس تر می شود. امیدوارم که ما شاعران دنیای زیباتری برای بچه به وجود بیاورند.
ادامه این مراسم نیز به شعرخوانی مریم هاشمپور و پس از آن تقدیر از ایشان برای سالها فعالیت در عرصه شعر کودک و نوجوان اخنصاص داشت.
رونمایی از کتاب «همسفر قاصدک ها» و جمع خوانی کتاب زندگی امام رضا (ع) با حضور نویسنده اثر
به همت محفل ادبی جوانههای اداره کل کتابخانههای عمومی استان تهران، ویژه برنامه روز ادبیات کودک و نوجوان با رونمایی از کتاب «همسفر قاصدکها» به همراه جمع خوانی کتاب زندگی امام رضا علیه السلام ، از منابع یازدهمین جشنواره کتابخوانی رضوی با حضور نویسنده اثر برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانههای عمومی استان تهران، همزمان با روز ادبیات کودک و نوجوان ویژه برنامه رونمایی از کتاب «همسفر قاصدک ها» با موضوع حاج احمد متوسلیان با حضور الهام نجمی شاعر اثر و جمعخوانی کتاب «زندگی امام رضا علیه السلام»، از منابع یازدهمین جشنواره کتابخوانی رضوی؛ نوشته سید محمد مهاجرانی همراه با گفتگوی ویژه با این نویسنده موفق در حوزه ادبیات کودک و نوجوان به دبیری سمانه رحیمی برگزار شد.
سمانه رحیمی دبیر محفل ادبی جوانه های استان تهران، ضمن تبریک روز قلم و ادبیات ملی کودک و نوجوان اظهار کرد: محفل جوانهها این افتخار را دارد که در آستانه روز ملی ادبیات کودک و نوجوان پذیرای مهمانان عزیزی باشد و برنامههای متنوعی را اجرایی کند. وی با اشاره به اینکه یک روز ویژه برای کودکان و نوجوانان دوست دار ادبیات نامگذاری شده و این گویای نقش مهم این قشر در آینده کشور است گفت: به یاد مرحوم مهدی آذر یزدی از نویسندگان خوب کشور که در حوزه کودک و نوجوانان آثار قابل توجهی داشتند، یک روز به نام روز ملی ادبیات کودک و نوجوانان نامگذاری شده تا بیشتر به قشر کودک و نوجوان بپردازیم. سیدمحمد مهاجرانی نیز در این محفل با بیان اینکه بیست سال است که در حوزه شعر کودک و نوجوان فعالیت دارم و این روزها نیز تمام ساعت عمرم را در زیرزمینی سپری میشود که از اذان صبح تا ساعت یک نصف شب مشغول قلم زدن برای کودکان و خردسالان عزیز هستم به معرفی آثارش پرداخت و گفت : در این مدت کتابهای شعر و قصههای زیادی نوشتم که یک کتابی در مورد امام رضا (ع) به نام (همراه با بهار) است که اشاره به سفرنامه امام هشتم از مدینه تا خراسان دارد.
وی با اشاره به دیگر کتابش به نام (امام مهربان) که آن نیز در مورد امام رضا (ع) به زبان شعر است که ویژگی حضرت و سبک زندگی ایشان به زبان شعر برای کودکان بیان شده است، خاطرنشان کرد: مجموعهای نیز به نام "پنج شاخه گل" در مورد حضرت معصومه (س) و نزدیکترین خویشاوندان ایشان دارم. مهاجرانی با اشاره به چاپ دیگر کتابهایش با نام " زندگی و زیارت امام رضا (ع)" و "زیارت امام رضا (ع)" گفت: خوشبختانه دو مورد از کتاب هایم به عنوان آثار جشنواره رضوی انتخاب شده است.
جشنواره کتابخوانی رضوی فرصتی مناسب برای آشنایی کودکان با اهل بیت(ع) وی با بیان اینکه هر جشنوارهای که با نامهای مقدس همراه است قطعا یک فرصت و زمان خوبی است که مسئولان، دستاندرکاران و کودک و نوجوانان به کتابهای خاصی اقبال داشته باشند عنوان کرد: جشنواره رضوی مربوط به امام رضا (ع) و خویشاوندان ایشان است و فرصت خوبی برای آشنایی با اهل بیت (ع) فراهم میکند از این بزرگواران به مطالعه کتابهایی بپردازیم افزود: از آنجا که این جشنواره هر سال برگزار میشود باید تدابیری اندیشیده شود که موضوع و کتاب و سوژه تکراری نداشته باشد تا شرکتکنندگان هر سال منتظر اتفاق نو باشند و انگیزه شرکت را داشته باشند.
مهاجرانی با تاکید به اینکه جشنواره رضوی به تولید آثار ارزشمند از لحاظ کمی و کیفی کمک کرده است، خاطرنشان کرد: امیدوارم شاهد تداوم چنین جشنوارههایی باشیم. وی با توصیه به خواندن کتابهای مختلف از سوی نویسندگان و شاعران افزود: باید دانش و اطلاعات علمی و ادبی خود را ارتقا داد. مهاجرانی با تاکید به اینکه نویسندهای که اطلاعات چندانی نداشته باشد قطعا اثرماندگاری نخواهد داشت تصریح کرد: خوشبختانه کتابهای درسی ارزشمندی در اختیار کودکان و نوجوانان قرار گرفته است که خواندن دقیق آنها به آگاهی و دانش افراد میافزاید، ضمن اینکه در کنار این کتابها میتوان کتابهای مختلف نویسندگان را خواند و بر اطلاعات افزود.
حاج احمد متوسلیان الگویی ارزشمند برای کودکان و نوجوانان الهام نجمی نویسنده کتاب "همسفر قاصدکها" در ابتدای سخنانش از برگزار کنندگان این محفل ادبی جهت فراهم کردن فرصتی برای رونمایی این اثر تشکر کرد و به معرفی مختصر آن پرداخت و گفت: این کتاب در مورد شخصیت بزرگ حاج احمد متوسلیان موسس و فرمانده سپاه محمد رسول الله است که در تاریخ دفاع مقدس با رشادتها و نبوغ خود نقش پررنگی در موفقیتهای عملیاتهای جنگ مثل آزاد سازی پاوه، مریوان و حتی خرمشهر داشت که شاید بچههای امروزی شناخت چندان زیادی با این چهره ماندگار نداشته باشند.
وی حاج احمد متوسلیان را الگوی ارزشمندی برای کودکان و نیز بزرگسالان دانست و افزود: این افتخار نصیب بنده شد که با پیشنهاد نشر ۲۷ محمد رسولالله نگارش این کتاب را بهعهده بگیرم، این اثر در ۵ قسمت سروده شده است. وی در ادامه سخنانش به معرفی اثر پرداخت و گفت :این کتاب از دوران فعالیتهای قبلاز انقلاب این شخصیت شروع شده و به فعالیتهای وی در زمان جنگ و در جبهههای مریوان و پاوه و عملیات بیتالمقدس و فتحالمبین که باعث آزادسازی خرمشهر شد می پردازد و بعد از آن که با حمله اسرائیل به لبنان و سوریه مواجه شدیم به نگاه والای حاج احمد متوسلیان در این زمینه پرداخته است. وی افزود: حاجاحمد متوسلیان وقتیکه دید که مردم این مناطق چقدر با مشکل روبرو هستند با اجازه امام بهعنوان اولین مدافع حرم عازم این مناطق شد و متأسفانه در سوریه با دسیسهای که دشمن پیش بینی کرده بود همراه با چند تن از رزمندههای دیگر اسیر شدند و هنوز اطلاعی از وضعیت زنده بودند یا شهید شدن این شخصیت در دسترس نیست و ما بهترین آرزوها را برای این شخصیت ماندنی کشورمان داریم.
سمانه رحیمی در ادامه به قرائت بخشهایی از این کتاب برای حضار در این محفل پرداخت و از همه شرکتکنندگان در این مراسم و برگزارکنندگان این محفل ادبی بهویژه علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور که در این محفل حضور داشتند تقدیر و تشکر به عمل آورد.
در ادامه این محفل ادبی نصیبا مرادی دبیر محفل آهوانه نیز ضمن قدردانی از کتابهای خوب و مطالب مناسب که شرکتکنندگان در این محفل قرائت کردند، ابراز امیدواری کرد که بتوانیم روزبهروز شاهد قلمزنی های بیشتر و قویتری در حوزه کودک و نوجوان باشیم. وی از برگزارکنندگان این محفل بهجهت فراهم کردن شرایطی که کودکان و نوجوانان بتوانند با آثار گرانقدری که در این حوزه منتشر میشود آشنا بشوند گفت: با توجه به کاستی هایی که شاید گاهی اوقات در این حوزه و برای این قشر کودک و نوجوان احساس میشود، برگزاری محافل اینچنینی امری ضروری و تاثیر گذار است.
گفتنی است در این مراسم چندتن از کودکان و نوجوانان به جمعخوانی کتاب زندگی امام رضا از منابع یازدهمین جشنواره رضوی پرداختند.
وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان: برگزاری چنین محافل شکوهمندی باعث تحکیم روابط دو ملت ایران و افغانستان می شود
عصر شعر «لاله های دشت برچی» به مناسبت گرامیداشت یاد شهدای دانشآموز مکتب سیدالشهدای کابل، به صورت مجازی برگزار شد. در این نشست محمد طاهر زهیر وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان از طریق ارتباط مجازی گفت: برگزاری چنین محافل شکوهمند فرهنگی باعث تحکیم روابط دو ملت می شود. ما خود را مدیون محبت شما می دانیم و دست شما را به گرمی میفشاریم.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، به دنبال حادثه تلخ تروریستی اخیر در افغانستان که به شهادت تعداد بسیاری از دانش آموزان دختر مکتب سیدالشهدای کابل منجر شد، شاعرانی از ایران، افغانستان و پاکستان همزمان با هفتمین روز شهادت این دانش آموزان، در عصر شعر مجازی «لاله های دشت برچی» در سوگ لاله های پرپر مکتب سیدالشهدا (ع) گرد هم آمدند.
در این عصر شعر که از ساعت ۱۶ یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ به صورت مجازی برگزار شد، ضمن شعرخوانی شاعران حاضر، تعدادی از اعضای کودک و نوجوان کتابخانه های عمومی نیز در سوگ خواهران شهیدشان به شعرخوانی پرداختند.
محمد طاهر زهیر، وزیر اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان در ارتباط تصویری در این نشست، ضمن قدردانی و سپاسگزاری از مسئولان نهاد کتابخانههای عمومی کشور برای برگزاری این نشست، طی سخنانی گفت: ملت شریف افغانستان روزها و روزگار سخت، دردناک و حزن انگیزی را می گذراند؛ شرایطی بی نهایت دشوار. ما با یک دشمن جنایتکار و دست های پیدا و پنهانی رو به رو هستیم که با هستی و حیات ما بازی میکند. ما با دشمن بی رحمی مواجه هستیم که ذرهای رحم و شفقت نمی شناسد. وی با اشاره به گذشت یک هفته از حادثه خونین مدرسه سیدالشهدا (ع) در دشت برچین افزود: در این حادثه بیشتر از ۲۵۰ نفر شهید و مجروح شدند. تصور کنید که دشمنان افغانستان و این ملت چقدر قساوت بکار بردند؛ به طوری که علاوه بر بمبی که در جلوی مدرسه منفجر کردند، در چهار طرف مدرسه مین گذاری کردند تا به هر طرفی که این معصومان بی پناه رو آوردند، از همان جهت بمبی منفجر شد و صدای انفجاری شنیده شد. تصور کنید در یک لاله زار، یک غول بیابانی وارد این لاله زار شود و با بی رحمی تمام همه را با خاک یکسان کند. طفلکان معصوم و بی پناهی که به کام مرگ فرستاده شدند مانند همان لاله های همان دشت بودند که توسط دشمنان افغانستان از زمین چیده و راهی دیار مرگ و نیستی شدند. حادثه ای بی نهایت دردناک و حزن انگیز که تصورش هم تا حدی ناممکن است. وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان با تقدیر از پیامهای ارسال شده و اقدامات صورت گرفته از سوی جمهوری اسلامی ایران در پی این حادثه گفت: از اینکه این حادثه موجب همبستگی ملتها، موجب بیداری وجدانها و ایجاد یک فضای عاطفی و همبستگی و اتحاد شد دلگرم هستیم و از همه کسانی که در این مسیر گام برداشتند تشکر می کنیم، به خصوص از مردم شریف جمهوری اسلامی ایران، فرهنگیان و مسئولانی که مسئولانه و انسان دوستانه به ما دلداری دادند. وی یادآور شد: ما هرگز فراموش نمی کنیم که برج میدان آزادی تهران را با پرچم افغانستان مزین کردید و در فراز این برج و بالای پرچم افغانستان نوشته شد «بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» که این نشانی از همدردی ملت ایران با افغانستان بود. هرگز فراموش نمی کنیم و این اقدامات را به دیده قدر و احترام میبینیم. همچنین محفلی که امروز برگزار شده است گام نیکویی است که نشان دیگری از توجه و همسویی ملت ایران با افغانستان است. محمد طاهر زهیر در بخش دیگری از سخنان خود گفت: افغانستان با دشمنان بی رحمی مواجه است. مردم این کشور با یک جنگ تحمیلی مواجه هستند که این جنگ علاوه بر مقاومت و ایستادگی مردم قهرمان افغانستان، مستلزم یاری و همراهی همسایگان این کشور است. این افراط گرایی مرز نمی شناسد. چنانچه در روز گذشته نیز یکی از عالمان برجسته و معتدل که دارای اصول اعتدال اسلامی بود، قربانی ترور شد و در بمب گذاری یک مسجد به شهادت رسید. در افغانستان افراطگرایی، ترور و ایجاد وحشت، شیعه و سنی این فرقه و آن فرقه نمی شناسد و هرکس که در مقابل آنها بایستد قربانی خواهد شد. وزیر طلاعات و فرهنگ افغانستان تأکید کرد: بدون شک مقاومت و ایستادگی مردم افغانستان شرط اصلی پیروزی در این مصاف و نبرد نابرابر است، اما همسویی و همفکری شما نه تنها بی تاثیر نیست بلکه یکی از شرایط پیروزی در این مصاف و رزمگاه است. ما همکاری شما را یک ضرورت و البته به دیده احترام میبینیم. به خصوص همکاریهای فرهنگی با کشور دوست جمهوری اسلامی ایران. وی افزود: وزارت اطلاعات و فرهنگ از هر نوع همکاری و همسویی فرهنگی تعامل و تعالی فرهنگی و داد و ستد فرهنگی استقبال می کند. ما تحکیم روابط ملتها را بر پایه فرهنگ بسیار مهم و ضروری می دانیم. دیدگاه مسئولان و رئیس جمهور افغانستان هم همین است و از روابط فرهنگی فوق العاده استقبال می کنیم و برگزاری این محفل ادبی را گامی نیکو در این زمینه می دانیم و امیدواریم این روابط بیش از پیش گسترش و توسعه پیدا کند. ما در این راستا آماده هستیم و از هرنوع همکاری فرهنگی استقبال میکنیم. محمد طاهر زهیر، وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان با تقدیر از همه دست اندرکاران برگزاری این محفل گفت: از دکتر شیراحمد سعید که در ایران مشغول تحصیل هستند و سفیر جمهوری اسلامی ایران در افغانستان که باعث هماهنگی برای حضور من در این محفل شدند تشکر میکنم؛ از همه شاعران گرانقدر ایران و افغانستان که شعرهای خود را در این محفل تقدیم میکنند قدردانی می کنم و امیدوار هستیم که این همسویی ها و همدردی و برگزاری چنین محافل شکوهمند فرهنگی باعث تحکیم روابط دو ملت شود. ما خود را مدیون محبت شما می دانیم و دست شما را به گرمی میفشاریم.
فیلم سخنان محمد طاهر زهیر وزیر اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان را در اینجاببینید.
محافل ادبی می توانند مقدمه ای برای ارتباط بیشتر میان دو کشور ایران و افغانستان باشند
در ابتدای این مراسم نیز مهدی رمضانی معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور طی سخنانی گفت: بنده موظف هستم که سلام و احترام دبیرکل محترم نهاد را به همه عزیزان ابلاغ کنم و از حضور گرم شما در این جلسه تشکر کنم. تاسف خودمان را برای اتفاق تلخی که برای فرزندان مان در مدرسه سید الشهدا در کشور افغانستان رخ داد ابراز و همدردی خودمان را با مردم افغانستان اعلام میداریم. رمضانی تأکید کرد: ما تفاوتی میان دو ملت برادر ایران و افغانستان نمی بینیم و در خدماتی که در کتابخانه های عمومی تعریف و برنامهریزی میکنیم، برنامههایی ویژه عزیزان و هموطنان افغانستانی ما که توفیق داریم در ایران در خدمت آنها هستیم، تدارک دیده شده که انشاءلله تسهیل و روانسازی برای خدمات کتابخانهها و برنامههایی که با موضوع اشتراکات این دو ملت برگزار شده با شدت بیشتری ادامه خواهد داشت. معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد ادامه داد: انشاءلله این برنامه و سایر برنامههای از این دست، مقدمه ای باشد برای ارتباط تنگاتنک و بیشتر میان دو کشور. نهاد کتابخانههای عمومی کشور آماده همکاری و میزبانی از این برنامههای مشترک خواهد بود.
فیلم سخنان مهدی رمضانی معاون توسعه کتابخانه ها و ترویج کتابخوانی نهاد را در اینجا ببینید
تنها راه مقاومت گسترش فرهنگ و آگاهی است
بهادر امینیان، سفیر جمهوری اسلامی ایران در افغانستان نیز در این مراسم طی سخنانی گفت: متاسفانه در روزهای ماه مبارک رمضان فاجعهای در افغانستان رخ داد که در نوع خودش قلوب بسیاری از انسانهای آگاه و دردمند را جریحه دار کرد. در جمهوری اسلامی ایران هم این امر انعکاس گستردهای داشت و اقشار و شخصیتهای مختلف در مقابل این مسئله عکس العمل نشان دادند و میزان همدردی و پیامهای تسلیتی که از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران اعم از مقامهای سیاسی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شخصیتهای فرهنگی و مذهبی در سطوح مختلف ارسال شد، به نوعی بینظیر بوده است. وی با اشاره به فاجعه اخیر در دانشگاه کابل گفت: در فاجعه دانشگاه کابل که با برند «جان پدر کجاستی؟» جهانی شد، عکسالعمل گستردهای را در ایران شاهد بودیم که شخصیتها و اقشار مختلف مردم عکس العمل نشان دادند و حتی میدان آزادی تهران در آن حادثه عزادار شد. اما من فکر میکنم ابعاد گسترده عکسالعمل و تأثری که این فاجعه این بار در ایران برانگیخت حتی از آن مورد قبلی هم بیشتر بود. چراکه مظلومیت و معصومیتی که در این واقعه وجود داشت، بسیار بیشتر بود. امینیان با اشاره به وضعیت امروز افغانستان گفت: ما در یک وضعیت بحرانی در افغانستان قرار داریم و اشغالگران خارجی پس از ۲۰ سال که در این کشور حضور داشتند و فرصتهای موجود در این کشور را به خود اختصاص دادند، سرانجام با یک سرافکندگی این کشور را ترک کردند. تنها کاری که انجام دادند این بود که با دشمنان این ملت که به عنوان مقابله با آنها وارد افغانستان شده بودند، وارد معامله شدند و تلاش کردند امنیتی برای خودشان ایجاد کنند و هیچ دستاوردی برای این ملت نداشتند. سفیر جمهوری اسلامی ایران در افغانستان افزود: من فکر میکنم جسد شهدای دشت برچی گواهی ناکارآمدی و افتضاحی بود که اشغالگران در این کشور به بار آوردند و متاسفانه بهای برنامههای غلط و توطئه های توهم آمیز بیگانگان را مردم افغانستان و در این حادثه شهدای دشت برچی پرداختند؛ دختران مظلومی که هر کدام برای خودشان آرزوها و امیدهای بزرگی داشتند. وی درباره حجم قساوت موجود در این حادثه گفت: این واقعه آنقدر فاجعه آمیز و وحشتناک است که امروز همه از نقش داشتن در آن سر باز می زنند و مسئولیت آن را بر عهده نمی گیرند. حتما جنایتکارانی که مجریان این طرح بودند، وقتی ابعاد گسترده این جنایت بشری را دیدند، اسم خودشان را از زیر این جنایت برداشتند. امینیان ادامه داد: من به همه مردم افغانستان، به اهل ادب، فرهنگ و مردم مظلوم غرب کابل و دشت برچی تسلیت می گویم و امیدوارم که آنها در این عرصه با تداوم راه شهدای مظلوم مکتب سیدالشهدا انتقام خون این عزیزان را بگیرند. باید با تداوم حرکت در این راه و گسترش فرهنگ استقامت و مقاومت، انتقام خون این شهدای مظلوم را بگیرند. جمهوری اسلامی ایران نیز در سوگ این عزیزان همراه و شریک غم مردم افغانستان است و با اتحاد در کنار میلیون ها نفر از اتباع افغانستان که در ایران حضور دارند، در مقابل توطئه های جریان های افراطگرایی و تروریسم خواهیم ایستاد و نخواهیم گذاشت این جریانها ادامه پیدا کنند. سفیر جمهوری اسلامی ایران در افغانستان خطاب به اهالی فرهنگ و ادب افغانستان گفت: از شاعران و فرهنگیان افغانستان تقاضا دارم در این مسیر ادامه حرکت بدهند و در جبهه فرهنگی پرچم مقاومت در مقابل افراط، بنادگرایی و سلفیت را در مقابل توده های بیگانه افراشته نگه دارند؛ چراکه تنها راه مقاومت در مقابل آنها از راه فرهنگ و گسترش آگاهی میگذرد.
همچنین در ادامه افشین علا ضمن بیان نکاتی در خصوص حادثه تلخ شهادت دانش آموزان دختر مکتب سیدالشهدای کابل به شعرخوانی پرداخت.
بیا ملا محمد جان به کابل به سیل لاله و نسرین و سنبل
"مزار" اینجاست این اقلیم خون بار بیا کابل برای سیر گلزار
ببین یک سو گلی افتاده بر خاک گلی آن سو گریبان می کند چاک
بیا چون من ببین با دیده ی تر چه گلهایی که ظالم کرد پرپر
ببین بس پشته ها از کشته اینجاست بسی دختر به خون آغشته اینجاست
بسی بلبل بسی کفتر به خون خفت بسی آهو بسی دختر به خون خفت
بیا در سوگ طفلم یاری ام ده در اندوه گلم دلداری ام ده
گلم می آمد از مکتب، پیاده خرامان مثل کبکی روی جاده
می آمد خانه تا رویش ببوسم دو چشم و طاق ابرویش ببوسم
ولی کشتند گرگان، طفلکم را دریدند آن غزال کوچکم را ...
***
کجا رفتی گلم؟ درمان دردم! کجا باید به دنبالت بگردم؟
عزیزم! ساق همچون کوکبت کو؟ مداد نازک مشق شبت کو؟
چه شد آن بازوان نازنینت؟ کجا افتاده دست مرمرینت؟
چرا دختر! النگویت شکسته؟ چرا خون روی کیفت نقش بسته؟
فدای کفش های پاره ی تو فدای سرخی رخساره ی تو
فدای آن لبان روزه دارت فدای نرگس مست خمارت
گل من! تشنه بودی آخرین بار بیا بابا که آمد وقت افطار
در این مراسم محمد کاظم کاظمی در ارتباطی مجازی شعری به مناسبت شهادت دختران مدرسه سیدالشهدای دشت برچی خواند.
حلق سرود پاره، لب های خنده در گور تنبور و نی در آتش، چنگ و سَرَنده* در گور
این شهر بی تنفس لَت خورده ی چه قومی است؟ یک سو ستاره زخمی، یک سو پرنده در گور
دیگر کجا توان بود، وقتی که می خرامد مار گزنده بر خاک، مور خورنده در گور
گفتی که جهل جانکاه پوسیده ی قرون شد بوجهل و بولهب ها گشتند گَنده** در گور
اینک ببین هُبل را، بُت های کور و شَل را مردان تیغ بر کف، زن های زنده در گور
جبریل اگر بیاید از آسمان هفتم می افکنندش این قوم، با بالِ کنده در گور
شعرخوانی محمدمهدی عبداللهی بخش دیگری از این نشست بود:
بهار با غزلی سرخ پشت پرچین است بخوان که داغ شقایق همیشه سنگین است
نگاه خیره تزویر چون شقاوت شب- به دشت برچیِ آلاله های رنگین است
مگر نه اینکه خزان تیغ بر بهار کشید بهار را چه کند آن دلی که خونین است؟
کدام غصه پدر را به سوگ سرخ نشاند؟! کدام قصه، بگو شرح ماجرا این است!
به دست خاک سپرد آن همه شقایق را کجاست جان پدر؟ آه دست گلچین است!
کنار ماهِ خدا، ماه خویش را بخشید به دست بی رمقش ربّنای آمین است
زبان گرفته پدر رو به ماه کابلی اش مسیر سرخ شهادت چقدر شیرین است!
قسم به منتقم خون این کبوترها نگاه زخمی کابل سوی فلسطین است
سید ضیاء قاسمی نیز در این نشست در ارتباطی مجازی به شعر خوانی پرداخت.
گاهی پدر شدیم و پسر را گریستیم گاهی پسر شدیم و پدر را گریستیم
هر روز و شب، درست چهل سال میشود ساعات تلخ پخش خبر را گریستیم
هر دم به خون خویش فتادیم و ساختیم هی قبر تازه کوه و کمر را، گریستیم
مادر شدیم و از پس هر زخم انفجار هی چشمهای مانده به در را گریستیم
در خون نشست روسری دخترانمان رخسارهگان قرص قمر را گریستیم
بعد از تو روزگار همانی که بود، ماند هر سال ما قضا و قدر را گریستیم
بعد از تو نیز مثل خودت عاصی عزیز! «شب را گریستیم، سحر را گریستیم»
سید عبدالله حسینی از شاعران پاکستانی نیز در این نشست شعری در سوگ این حادثه خواند.
از زخمِ تنت آتشی افتاده به جانها بند آمده از شدتِ دردِ تو زبانها
غم بود و الم بود و جفا بود و ستم بود ما هرچه شنیدیم از اینها و از آنها
در مدرسه اینبار سرِ درسِ ریاضی غلتیده به خون بود عددها به توانها
قرمز شده دیوار و درِ مسجدِ این شهر خون میچکد از حنجره سبزِ اذانها
بر بامِ فلک نیست مگر طائرِ فریاد از خاک نخیزد مگر آواز فغانها
پرسید که این شهر که گفتید، کجا هست؟ جایی که به پیری نرسیدند جوانها
الهام سادات حسینی از شاعران نوجوان پاکستان نیز در ارتباطی مجازی به شعرخوانی پرداخت.
کتاب و دفتر و خون کتابهای جغرافی این همه خون و ناله دیگه بسه و کافی . فرشتهها میخوان که خونه برن، بخندن دستیارِ مادر باشن دورِ مادر بگردن . ولی دشمنِ ظالم خط زده رو رویاشون رویای شادیآور تبدیل شد به دشتِ خون
عاطفه جوشقانیان شاعر دیگری بود که در سوگ این حادثه به شعرخوانی پرداخت.
فرو می ریزد آخر اقتدار سست آهک ها به دام تورها می افتد آری برق پولک ها
خدایا سکه سکه پر شده جیب جهان از فقر ببین لبخندها ماسیده بر لب های قلک ها
میان پیچ و خم ها گم نباید کرد مقصد را که گل ها رو به خورشیدند حتی بین پیچک ها
نمی ترسیم از تهدید قدرت های پوشالی عقابان را هراسی نیست از اخم مترسک ها
دلم قرص است و راهم روشن، این ماهی که ما داریم رهایی می دهد ما را از این شب ها و این شک ها
مبارک باد روزی که جهان از شوق می گرید همان روزی که نازل شد به شوق آن تبارک ها
سید حکیم بینش از شاعران دیگری بود که سوگ سرودی در غم این حادثه خواند.
چشمش به در که گلپریاش را بغل کند با اشتیاق دلبریاش را بغل کند
با موج اضطراب تکان خورد و بعد رفت در کوچه مهر مادریاش را بغل کند
اینبار زنگ آخر مکتب غریب بود میخواست سوز آخریاش را بغل کند
مادر رسیده بود ولی میوهی دلش میرفت سهم نوبریاش را بغل کند
مادر رسیده بود ولی قطعه پارهها هی میدوید دیگریاش را بغل کند
هر یک درخت و جوی خیابان دویده بود کیف و کتاب و روسری اش را بغل کند
«مادر بلند شو» نتوانست دخترش اینبار حرف مادریاش را بغل کند
دریای سرخ پر تپش و پر تلاطم است در بستری شناوریاش را بغل کند
یک میز و یک دقیقه سکوت و فقط همین دنیا نشسته داوریاش را بغل کند
سید ابوالفضل مبارز نیز از دیگر شاعرانی بود که طی ارتباطی مجازی از مشهد به شعرخوانی پرداخت.
خسته ی روزگار نا آرام، من همانم که جان نمیخواهد کشتنم انتخاب سختی نیست، زدنم امتحان نمیخواهد
لبی از خون حنجرم تر کن، تا کمی تازه تر شود نفست بعد بنشین و قصه کن با من، گرچه این آسمان نمی خواهد
قصه کن از تحمل وطنم، از لب بی تمایل وطنم آخرین شاخه ی گل وطنم وطنی که جوان نمی خواهد
وطن من کجای دنیایی؟! همه با شعر متحد شده اند! واقعا بعد از این چه باید کرد؟! در دهاتی که خان نمیخواهد
در دهاتی که دیگر از امروز، سر تعظیمش از تن افتاده در دلش شوق زندگی دارد!، نان بماند ! دهان نمیخواهد!
کشورم از شکستن عاصی باش حرف خود را بزن ولو با سنگ مطمئن باش بعد از این احدی، شهر بی قهرمان نمیخواهد!!!
ما اگر چه که سوگوار خودیم! داغداریم و بی قرار خودیم ! خودمان عاقلیم و می فهمیم، بعد از این دیگران نمیخواهد ...
سورنا جوکار هم در ادامه شعری در سوگ این حادثه غمبار خواند.
کابل به یادآور شکوهِ باستانت را از خواب برخیزان یلان قهرمانت را
تا کی مدارا میکنی با دشمنان در گود بر خاک مالیدند پشت پهلوانت را
عمریست میگرییم و دیگر اشک مرهم نیست داغ دل هَزّارههای مهربانت را
در فکر رختِ بختشان بودی، ولی افسوس با خون حنا بستند دست دخترانت را
جان را فدا کردی برای دوستانی که با دشمنی بر لب رسانیدند جانت را
هرچند کامت تلخ ایام است، میدانم شیرین به پایان میرسانی داستانت را
گفتمان ادبی، پس از انقلاب اسلامی در مسیر پویایی قرار گرفت
گفتمان ادبی انفعالی، پس از انقلاب تبدیل به گفتمان پویا و انقلابی شد و شعر معاصر در مسیر جدیدی قرار گرفت.
پیشرفت شعر انقلاب در دو بعد کمی و کیفی با رهنمودهای رهبر/ گفتمان ادبی پس از انقلاب اسلامی در مسیر پویایی قرار گرفتبه گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، شعر هم مانند سایر هنرها در دوران انقلاب اسلامی ایران فراز و فرودهایی را تجربه کرده است.تغییرات در شعر این دوران در محتوای شعر ایجاد شده است که می توان به شعر اعتراض اشاره کرد و قالب های شعری هم تغییر کرد و شاهد ورود قالب های شعری جدیدتری مانند غزل مثنوی یا غزال بودیم.در باره این اتفاقات با رضا اسماعیلی، شاعر گفتگو کردیم که در ادامه می خوانید.
شعر انقلاب در طول چهل سال گذشته تا چه اندازه توانسته پیشرفت کند؟
این واقعیتی ملموس و غیر قابل انکار است که شعر انقلاب در سال های اخیر به برکت توصیه ها و رهنمودهای راهبردی و دلسوزانه رهبر انقلاب و پیشکسوتان این عرصه در دو بُعد کمی و کیفی روند رو به رشدی داشته است. سلسله شاعران انقلاب اسلامی نیز در مسیر باروری و بالندگی شعر انقلاب، گام های بلندی برداشته اند. امروز بدون هیچ تردیدی می توان گفت شعر انقلاب در جامعه فرهنگی ما به عنوان یک گونه ادبی مستقل و ارجمند، به رسمیت شناخته شده و جایگاه رفیعی در چشم و دل اصحاب فکر و فرهنگ پیدا کرده، البته تا رسیدن به قله، هنوز راه زیادی باقی مانده است، زیرا قابلیت ها و ظرفیت های ادبی جامعه ما خیلی بالاست. از این رو نباید در همین سطح متوقف بمانیم بلکه باید به دنبال فتح قله های رفیع تر و بلندتر باشیم.
نحله های مختلف شعر انقلاب تا چه حد توانستند در شعر امروز تاثیر گذار باشند؟
فکر کنم منظورتان جریان هایی است که در طول چهل سال گذشته در شعر معاصر شکل گرفته است. جریان هایی از قبیل شعر دهه هفتاد و... البته شعر انقلاب را از نظر موضوعی می توان به زیر شاخه هایی مانند فجریه، شعر دفاع مقدس و شعر مقاومت (مدافعان حرم) تقسیم کرد، ولی از نظر فرمی و ساختاری چنین بحثی محلی از اعراب ندارد.
شعر انقلاب اسلامی، ادامه منطقی سیر تکوینی و روند تکاملی ادبیات پارسی است و شاعران انقلاب ، فرزندان خلف شاعران بزرگی همچون عطار، مولانا، فردوسی، سعدی، حافظ و نیما هستند . از این منظر بعد از انقلاب اسلامی، نسل شاعران جوان انقلاب نیز به پیروی از بزرگان ادب پارسی در همان مسیری که گذشتگان پیش روی آنان نهاده بودند قدم گذاشتند . اکثر شاعران انقلاب در حوزه قالب و فرم، متاثر از یکی از سبک های ادبی تثبیت شده پیش از خود بودند(سبک های خراسانی ، عراقی ، هندی و نیمایی).
حرکت در مسیر اعتدال ادبی و دست یافتن به شعری سهل و ممتنع ، احیای قالب های ادبی فراموش شده (رباعی و دوبیتی) و استفاده از ظرفیت های تمام سبک های ادبی از ویژگی های بارز شعر این دوره است. با این همه و با توجه به تعاریفی که از سبک ارائه شده است، نمی توان گفت که شعر بعد از انقلاب از نظر قالب و فرم به سبک جدیدی رسیده است.البته از حق نباید گذشت که شاعران انقلاب دارای ابداعاتی در حوزه قالب و فرم هستند که از جمله آنها تلفیق قالب های ادبی، دخل و تصرف هنرمندانه در موسیقی کناری (قافیه و ردیف) و همچنین خلاقیت در واژه سازی و ترکیب سازی است . اما به نظر می رسد تنها ابداعاتی در این سطح برای ظهور یک سبک ادبی کافی نیست.
جریان های ادبی مختلفی از جمله شعر دهه هفتاد و جریان شعر نئوکلاسیک در این دوران ایجاد شد، چه چیزی باعث توجه مردم به این جریان های ادبی شده است؟
دهه اول انقلاب برای شاعران ما دوره آزمون و خطا بوده است. از دهه اول که بگذریم، در دهه های بعدی گرایش های سنتی بیش از گرایش های مدرن و آوانگارد بر شعر ما حاکم بوده است. البته در دهه هفتاد شاهد شکل گیری «شعر آوانگارد» و ساختار شکنی هستیم که اتفاقا به «شعر دهه هفتاد» معروف است.
باید صادقانه پذیرفت که شعر دهه هفتاد، شعری «خلاف آمد عادت» و شنا کردن در خلاف مسیر جریان آب بود. شعر دهه هفتاد که شدیداً متأثر از گزارههای تئوریک ساختارگرایی و تأویل متن بود ـ علی رغم همه کاستی ها و نارسایی ها عرصهای پویا برای «آزمون و خطا» و فرصتی طلایی برای کشف ظرفیت ها و قابلیت های زبانی شعر معاصر پدید آورد و شوق تکاپو و جستوجو در زوایای مغفول مانده زبان را در جان شاعران ما ریخت که اگر به درستی از این فرصت استفاده می شد، می توانست دستاوردهای فراوانی برای شعر معاصر ما به همراه داشته باشد. البته اگر تنها دستاورد شعر دهه هفتاد را همین ایجاد انگیزش در شاعران برای واکاوی سنت های ادبیات پارسی و بررسی تحلیلگرانه چیستی و چرایی آنها بدانیم، این نیز چیز کمی نیست.
شعر دهه هفتاد، پیشنهادهای تازهای را برای شتاببخشی به حرکت کُند و لاکپشتی شعر معاصر ما عرضه کرد و مؤلفههای زیباشناختی جدیدی را در عرصه زبان ارائه داد، که بدون تردید تأمل در آنها می تواند راهگشای برونرفت از بحرانی باشد که شعر معاصر ما با آن درگیر است. این حرکت ادبی به مثابه حادثهای ناگهان بر کویر آفتزده شعر معاصر ما نازل شد و بار دیگر ضرورت بازنگری و تجدید نظر اصولی در سنّت های ادبی و نیاز به تکامل و همسویی با ادبیات مدرن جهان را به یادمان آورد و همچون خونی تازه در کالبد ادبیات معاصر ما جاری شد که اگر از این فرصت به خوبی استفاده می شد، جریان شعر معاصر ما می توانست به بالندگی و شکوفایی بیشتری دست یابد و در عرصههای جهانی نیز وجهه ای داشته باشد که متأسفانه این حرکت خجسته به خاطر محروم ماندن از نقد اصولی و سکوت بزرگان و همچنین به دلیل بعضی از خودخواهی ها، کجسلیقهگی ها و تندروی های خارج از قاعده از مسیر اصلی خود خارج و به انحراف کشیده شد.
با این همه باید گفت که این جریان با تمام نارسایی ها و کاستی ها رسالت خود را در حد توان خویش به خوبی به انجام رساند و اینک بر ما واجب است که برای حفظ هویت و اصالت زبان پارسی، در تداوم و هدایت آن با بصیرتی بیشتر بکوشیم تا این حرکت خجسته را به سرمنزل مقصود برسانیم، تا تکانهای که از تکاپوی شاعران دهه هفتاد بر پیکره ادبیات معاصر ما وارد شده، به برگ و بار بنشیند.
بزرگترین نقیصه شعر دهه هفتاد بی توجهی به حیثیت، حرمت و اعتبار «زبان» با تفاسیر و برداشت نادرست از تئوری «مرگ مؤلف» و «تأویلپذیری» بود. شاعران این جریان ادبی متأسفانه با خط زدن «مخاطب» و بی توجهی به ذوق عمومی، در مسیری گام برداشتند که منجر به ایجاد فاصله میان شعر و مردم شد و در نهایت عدم حمایت مردمی -منظور از مردم در اینجا قشر علاقهمند به ادبیات و جریان های ادبی است-که این جریان، آنها را به انزوا کشاند. در واقع می توان گفت اقبالی که نسبت به جریان شعر دهه هفتاد در آغاز وجود داشت، به خاطر مواردی که به آنها اشاره شد استمرار نیافت و این جریان در سال های بعد به حاشیه رانده شد.
شعر «بماهوشعر» چقدر در شعر انقلاب دیده میشود؟
انقلاب ما پیش و بیش از هر چیز دیگر یک انقلاب فرهنگی است و حیات انقلاب با «شعر و ادبیات» گره خورده است. شعر نیز از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز که چهل سال از این واقعه می گذرد، در همه صحنه ها حضوری تاثیرگذار داشته است. با توجه به این که بنیانگذار انقلاب اسلامی نیز علاوه بر عنایتی که به شعر و شاعران داشت، خود در شمار شاعران و عارفان روزگار ما بود، جواب چنین سوالی از پیش مشخص است. شما کافی است آثار چهره های شاخص شعر انقلاب را بخوانید، تا جواب این سوال را به روشنی دریابید. نسل شاعران جوان انقلاب، دلیل محکمی برای اثبات این ادعا هستند که از متن و بطن انقلاب، شعر به معنای واقعی کلمه می جوشد. البته همیشه در کنار آثار ارجمند و فاخر، شاهد چاپ و انتشار آثار متوسط و ضعیف هم هستیم که این امر قابل تعمیم به همه دوره های ادبی است و اختصاص به عصر انقلاب اسلامی ندارد.البته در کنار همه ویژگی ها باید به این نکته هم اعتراف کنیم که شعر امروز از نظر «تفکر» و «اندیشه» کاستی هایی دارد.
مضمون های تازه ای که در شعر وارد شد تا چه حد تحت تاثیر وقایع و رویدادهای انقلاب بود؟
پیش تر نیز گفته ام که همزمان با قیام تاریخی ۱۵ خرداد سال ۴۲ شعر انقلاب اسلامی متولد شد. از همین رو این مقطع تاریخی را باید به عنوان تاریخ تولد شعر انقلاب اسلامی ثبت کنیم. با پیروزی انقلاب در بهمن ماه ۵۷ و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی و تاثیرپذیری شاعران معاصر از شخصیت انقلابی و سلوک معنوی و اجتماعی حضرت امام(قدس سره الشریف)، لهجه ادبیات معاصر تغییر کرد و «گفتمان ادبی» جدیدی در حوزه ادبیات معاصر شکل گرفت که این گفتمان برآمده از بطن فرهنگ دینی و انقلابی و مبتنی بر آموزه های وحیانی و قرآنی بود.
پیروزی انقلاب اسلامی و درک حضور معنوی و با صلابت امام در جامعه، الهام بخش شاعران در خلق و آفرینش آثار ادبی با مضامین جدید شد و گفتمان ادبی ایستا و انفعالی قبل از انقلاب، تبدیل به گفتمان پویا و انقلابی شد و شعر معاصر در مسیر جدیدی قرار گرفت.
اولین نسل از شاعران انقلاب اسلامی، تودههای انقلابی و مردم کوچه و بازار بودند، مردمی که با شعارهای حماسی و انقلابی خود به صورت خودجوش بنیان ادبیات انقلاب اسلامی را گذاشتند که از جمله آن میتوان به شعارهای انقلابی:«نه شرقی ، نه غربی،جمهوری اسلامی» و «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»اشاره کرد. در واقع این مردم بودند که راه ادبیات انقلاب اسلامی را هموار کردند. شاعران انقلاب نیز با الهام از همین شعارهای مردمی گام در وادی سرودن گذاشتند و راه شعر انقلاب اسلامی را هموار کردند. از این منظر می توان گفت عناصر اصلی شعر انقلاب اسلامی در شعارهای محوری آن متجلی است. شعارهایی چون «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی»، و «تنها ره سعادت، ایمان، جهاد، شهادت». از دیگر مولفه های این ژانر(گونه) ادبی ظلم ستیزی، مظلوم نوازی، صلح طلبی، آزادی خواهی، حق جویی و عدالت خواهی است.
شعر انقلاب بلافاصله بعد از تولد، تحت الشعاع شعر دفاع مقدس قرار گرفت و حیات خویش را در همراهی و هم رکابی با این جریان دید. از این رو به بسیاری از مسائل مرتبط با انقلاب اسلامی به صورت مستقل پرداخته نشد. بعد از شروع دفاع مقدس ذهن و زبان شاعران به این واقعه بزرگ معطوف شد و فرصتی برای روایت شاعرانه تاریخ انقلاب اسلامی پیدا نکردند. در طول چهل سال گذشته، حوادث سرنوشت سازی چون حوادث همچنان در هاله ای از فراموشی باقی مانده و شاعران کمتر فرصت رمزگشایی شاعرانه از این حوادث را پیدا کرده اند: فجایع و مظالم دوران پهلوی، حکومت نظامی، واقعه ۱۹ دی، فاجعه سینما رکس آبادان، فاجعه جمعه سیاه (۱۷ شهریور)، هجرت امام خمینی از عراق به پاریس و اقامت در نوقل لوشاتو، قیام شهرها، اعتصابات سراسری از جمله اعتصاب کارکنان شرکت نفت و تاثیر آن در پیروزی انقلاب، به آتش کشیدن مسجد جامع کرمان، کودتای نوژه، کودتای طبس، اشغال لانه جاسوسی، کودتای قطب زاده برای ترور رهبر انقلاب، تبیین نقش اقشار مختلف در پیروزی انقلاب به خصوص دانش آموزان و دانشجویان، نقش بانوان در انقلاب، نقش جنبش دانشجویی در پیروزی انقلاب، پیوند ارتش با مردم، تبیین نقش اقلیتهای مذهبی در همراهی با انقلاب اسلامی، و هزاران هزار موضوع فراموش شده دیگر که در شعر انقلاب اسلامی از این واقعههای سرنوشت ساز که فقط بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی است هنوز رونمایی نشده و باید در دهه پنجم انقلاب آن گونه که شایسته و بایسته است به آنها پرداخته شود