محافل ادبی نهاد کتابخانه های عمومی

در پی منویات و تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم حمایت از گسترش جریان‌های اصیل زبان و ادبیات فارسی در بین مردم، نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با همراهی جمعی از شاعران پیشکسوت و استادان عرصه شعر و ادب، نسبت به تشکیل و راه‌اندازی محافل ادبی در سراسر کشور، با محوریت کتابخانه‌های عمومی استان‌های مختلف و هدایت شاعران و پژوهشگران مطرح هر استان، اقدام کرد.
این اقدام با هدف نهادینه کردن فرهنگ مشارکت عمومی برای انجام فعالیت‌های ادبی در کتابخانه‌ها و تمهید زمینه اعتلای آن، تقویت و راه‌اندازی محفل‌های ادبی در کتابخانه‌های عمومی برای ایجاد انگیزه نسبت به شعر و ادبیات فارسی و همچنین ساماندهی نیروهای متعهد و متخصص ادبی به منظور ایجاد تحول فرهنگی در خدمات کتابخانه‌ها انجام شد.

ویژه برنامه «راویان بالندگی» در کردستان برگزار شد؛

ای وارث امام شهیدان خوش آمدی

راویان بالندگی در کردستان

آئین تجلیل از فعالان و چهره‌های فعال شعر انقلاب با عنوان «راویان بالندگی» در بستر فضای مجازی در استان کردستان برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان کردستان، آئین تجلیل از پیشکسوتان و چهره‌های فعال شعر انقلاب با عنوان «راویان بالندگی» با حضور عبید رستمی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان؛ محمد مخدومی، مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان؛ ارسطو گویلی، نایب رئیس شورای اسلامی شهر سنندج؛ سرکوت نجفی، معاون فرهنگی شهرداری سنندج، ابوتراب لطفی، رییس اداره فرهنگی و تربیتی اداره کل زندان‌های استان کردستان و برخی از شاعران انقلابی استان در بستر فضای مجازی برگزار شد.

محمد مخدومی، مدیرکل کتابخانه های عمومی استان کردستان در این مراسم ضمن تبریک دهه مبارک فجر، بیان کرد: استان کردستان به تعبیر مقام معظم رهبری استانی فرهنگی است و از دیرباز مهد شاعران و ادبای بزرگی در این عرصه بوده است.

وی ادامه داد: در نظام مقدس جمهوری اسلامی بحث شعر و شاعری از جایگاه خاصی برخوردار است و توجه ویژه رهبر معظم انقلاب به این موضوع نیز خود نمایان گر این مهم است.

مخدومی با بیان اینکه فعالیت ها و برنامه های فرهنگی کتابخانه های عمومی بسیار متنوع و تاثیر گذار است، عنوان کرد: برگزاری این برنامه راویان بالندگی در راستای پاسداشت شاعران ارزشی نیز در همین راستاست.

مدیرکل کتابخانه های عمومی استان کردستان گفت: ویژه برنامه راویان بالندگی از برنامه های مهم در این دهه مبارک است که توسط نهاد کتابخانه های عمومی کشور و با هدف گرامیداشت این ایام و تجلیل از شاعران و ادیبان انقلابی برگزار می شود.

ارسطو گویلی، نایب رئیس شورای اسلامی شهر سنندج نیز در این برنامه با تجلیل از عملکرد کتابخانه های عمومی، بیان کرد: این نهاد فرهنگی در سال های اخیر بسیار خوب عمل کرده است و به عنوان یکی از نهادهای تاثیرگذار فرهنگی خود را بیش از پیش معرفی کند.

وی گفت: برگزاری برنامه های اینچنینی در راستای تجلیل از پیشکسوتان و فعالان عرصه ادب و هنر امری مهم و قابل تقدیر است و سبب ایجاد انگیزه در میان فعالان این عرصه می شود.

گویلی اضافه کرد: شورای اسلامی شهر سنندج همواره حامی کتاب، کتابخوانی و کتابخانه های عمومی بوده و بدون شک این روند همواره ادامه پیدا می کند.

در ادامه این برنامه کلیپی از مرحوم «شاهرخ اورامی» از شاعران شناخته شده انقلابی و مداحان اهل بیت پیامبر برای حاضران پخش شد و از همسر آن مرحوم با اهدای لوح سپاس تقدیر به عمل آمد.

در ادامه شاعران به سروده های خود را با موضوع انقلاب اسلامی قرائت کردند.


 (مسعود مطهری)

به جام فجر ما روشنگری بین

همه گلواژه حق باوری بین

می وحدت، بصریت آفرین است

بنوش و ساقی اش را رهبری بین

بهار آمد و شکوهش بیکران باد

خجسته این بهار عاشقان باد

چمن پر از گل سرخ رهائیست

خدایا این بهران بی خزان باد

بیا بنگر شکوه بیشه ی ما

ببین تا عمق هستی ریشه ی ما

به روی شاخسار عشق و ایمان

شکوف شد گل اندیشه ی ما

بیا در شوق اشک بیقراران

تماشا کن صفای نوبهاران

بهاری خرم است اما صد افسوس

که هجرت کرده خورشید جماران

چه غم بعد از امام نامی ما

خدایی رهبری شد حامی ما

به باغ لطف یزدان جاودان باد

گل جمهوری اسلامی ما

کتاب آشنایی دستشان بود

حقیقت پیش چشم مستشان بود

به دریا و اصلان مکتب عشق

شهادت نقطه ی پیوستشان بود

شهادت امتداد عطر گلهاست

واین خون نامه در هر سطر گلهاست

نباشد باکی از باران و آتش

در این گلشن که در زیر چتر گلهاست


(مهدی صفیاری)

سر می کشیم جام بلا را یکی یکی

خط می زنیم مشق خطا را یکی یکی

تا هست میل رفتن و تا هست آسمان

وا می کنیم پنجره ها را یکی یکی

خوب است حال امت قرآن، گرفته ایم

 تا ریسمان لطف خدا را یکی یکی

فرعون روزگار اگر عزم ما کند

بر آب می زنیم عصا را یکی یکی

حالا چه فرق می کند اصلا کدام درد

باید بلد شویم دوا را یکی یکی

گر دستمان جدا شود از هم که می برند

 در قتلگاه فاصله ما را یکی یکی

یادت که هست حنجره از پشت خورده را

قربانیان دشت منا را یکی یکی

یا اینکه برده ایم در این سال ها چقدر

بر شانه هایمان شهدا را یکی یکی

غزه، حلب، یمن، همه جا دیده ایم ما

یاران سیدالشهداء را یکی یکی

ما ملت امام حسینیم دیده ایم

 در هر حماسه کرببلا را یکی یکی


(علیرضا شیخ جعفری)

 

ای کوه صبر و جلوه ایمان خوش آمدی

ای باغبان به ساحت بستان خوش آمدی

روح اللهی و روح خدا در ضمیرتو

آینده ساز مکتب قرآن، خوش آمدی

رفتی بهشت فاطمه در مطلع حضور

ای زائر مزار شهیدان، خوش آمدی

همچو نسیم بر سر یاران منتظر

ای خوش تر از ترنم باران خوش آمدی

تو چون فرشته آمدی و دیو شد برون

تفسیر نص آیه ی قرآن خوش آمدی

جاء الحقی و باطل طاغوت شد ذهق

مصداق صادقی تو به قرآن، خوش آمدی

بتگر زبون و بتکده ویران شد و بت نگون  

ای بت شکن به این طبرستان خوش آمدی

گفتند یکه ای و تو را نیست یاوری

یا  نیست با تو خیل جوانان خوش آمدی

گفتی مراست لشکریانی به مهد نام

یا هست پشت میز دبستان خوش آمدی

بر تارک سپهر ولایت علی خصال

چو گوهری منور و تابان خوش آمدی

یعقوب انتظار تو بودند امتی

یوسف مثال باز به کنعان خوش آمدی

شد کربلای عشق به پا در رکاب تو

ای وارث امام شهیدان خوش آمدی


(حمدالله عبدالملکی)

درقرن یخی بودیم ، بیرون زمان یلدا

دل ها همه یخ کرده، سرمای زمان پیدا

آواره تاریکی، مردم همه دروحشت

درحسرت یک روزن، شاید بدرخشد نور

مردم همه درحیرت

این قلب یخی تاکی

تاکی بتند بر ما این تار سیاه غم

دل ها همه پرآتش

خونین دل خورشید است

آنجا که سکوت نور، قرنی ظلمانی بود

خورشید جهان آرا، درپشت مه طاغوت، در چنگ جهالت بود

مردم همه دروحشت، مردم همه درظلمت

گویا که چنان خنجر، بیرون زنیام آمد، آن ماه ز تاریکی

چون لاله سرمستی ، دراوج یخ و سرما

خورشید رها کرده پرهای طلایی را

دل ها چه سبک بالند، از بند قفس رستند

پرواز کبوترها در آبی آزادی

گل های خزان دیده در گلشن مهتابی

دنیای دگردارد، آوای سحردارد

مردم همه چون آتش در پیکرسرمایند

آنها همه خونین تن چون لاله صحرایند

هرجا که شهیدی هست یک لاله به پاخیزد

آنجاکه شهیدانند دنیا چه گلستانیست


(منصور دولتی)

شهیدان در مثل پروانه هایند

به سوی روشنی ره می گشایند

از آن رو خود به آتش می سپارند

که با روی حقیقت آشنایند

جاده سرخ است و گذر سرخ و خیابان سرخ است

مسجد و مدرسه و کوچه و میدان سرخ است

شب سیاه است و و دل دشمن بدخواه سیاه

دم شمشیر شب از کشتن انسان سرخ است

چون خزان زرد بود چهره دشمن از ترس

از تهور رخ زیبای دلیران سرخ است

سر به سر مزرعه سبز است و تن جنگل سبز

آیه سبز هم از دولت قرآن سرخ است

آسمان آبی و عشق آبی و دریا آبی است

لاله در باغ و سر کوه و بیابان سرخ است

بسکه خون ریخته بر سطح زمین در بهمن

برف از این منظره سرخ است و زمستان سرخ است

رنگ خونین فلق آئینه فرق علی(ع) است

حوض محراب ز قواره ایمان سرخ است

از همان لحظه که حلاج به خون در غلتید

دار افراشته بر ذروه عرفان سرخ است

ای که با خون شرف می دهی امضا هشدار

متن این نامه وفاداری و پیمان سرخ است

باید آبش بدهی تا ابد از چشمه اشک

گل این باغ که از خون شهیدان سرخ است

نه دگر دشت طلائیه و سومار و جفیر

بلکه از خون جوان چهره ایران سرخ است

نه فقط خطه افغان و فلسطین ، منصور

بنگر این خاک که از خون مسلمان سرخ است


(حیدر درویشی )

روزگاری در میان ظلم و زور

خاک ما در دست افرادی شرور

آن زمانی که عدالت مرده بود

آدمی از فرط غم سرخورده بود

تیرگی در اوج ومردم در نیاز

مرز ها برروی شیطان باز باز

جملگی سرخورده از ظلم وستم

غرق بیداد و جفا ، در بند غم

عفت وشرم و حیا سرکوب شد

اعتقاد و دین حق مصلوب شد

خاک ما شد خانه ی اهریمنان

حاکمان از درد بی دردی نهان

اجنبی بُد صاحبان این دیار

حاکم اما خائن و بی اختیار

اجنبی حق توحش می گرفت

حاکم اما او در آغُش می گرفت

عاقبت در اوج درد و ظلم و زور

مردی آمد غرق در عرفان و نور

او که خود از هر پلشتی دور بود

انقلابش انفجار نور بود

او که بُد مرد خدا، مرد قیام

آمد از بهر نجات والتیام

شد پیام حق شعار مردمان

مرگ اهریمن به دیده شد عیان

ظلم وجور حاکمان برباد رفت

تا فلک از مُلک ما فریاد رفت

راه ما راه خدا بود و خدا

حق و باطل را نمود از هم جدا

مُزد مُزدوران خائن ننگ شد

سهم سربازان شیطان سنگ شد

رجم شیطان شد شعار مرد وزن

شد برون از خاک ایران اهرمن

نغمه الله اکبر جان گرفت

بویی از تقوا و از ایمان گرفت

باطل اما دست از ما برنداشت

او تمام خدعه را یکجا گذاشت

یکدلی گر پیشه مردم شود

بی اثر تحریم دشمن می شود

دولت ار خواهان بهروزی بُوَد

استقامت رمز پیروزی بُوَد

گفته ای دارم به مسئولانمان

ای که دادی وعده ی امن وامان

ترسمان کی بوده از جنگ و نبرد

عاقبت منزلگه ما خاک سرد

مرگ باعزت به از ذلت بُوَد

این پیام حق پر از حکمت بُوَد

ما که بس رنج و مرارت برده ابم

کی ز تهدیدات او ترسیده ایم

ترس ما از خائنین داخلی ست

رمز پیروزیِّ ما هم هم دلی ست

راه ما راه سلیمانی بُوَد

عهد ما یک عهد ایمانی بُوَد

رهبر ار فرمان دهد جان می دهیم

جان برای دین وقرآن می دهیم

ما برای حفظ دین جان  می دهیم

هرچه را خواهد خدا آن می دهیم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۱/۳۰
دبیر محافل

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی